هرگاه کسی از شما التماس دعا داشته باشد می توان در همان حال که التماس دعا دارد برای او دعا و نیایش کلی کرد و برای او خیر خواست. به این معنا بگوید: خداوند به شما خیر دهد و یا این خداوند حاجات خیر شما را روا نماید. به هرحال خیر خواهی برای دیگران می بایست اصل در دعا باشد تا دین و تن وی به سلامت باشد و دنیا و آخرت وی به سوی خیر جهت دهی شود.
التماس دعا داشتن کاری بسیار خوبی است؛ زیرا انسان از زبانی چیزی را از خدا می خواهد که هرگز بدان گناهی نکرده است. بر این اساس سعی کنید تا از دیگران التماس دعا داشته باشید و این گونه به حاجات و نیازهای مادی و معنوی خود برسید؛ چون خداوند دعای دیگران را در حق تو اجابت می کند. شما نیز برای دیگران دعا کنید تا این مودت و محبت دو سویه شود.
با این همه، آن چه می بایست معیار در دعا و نیایش قرار گیرد، خیر خواهی برای دیگری است. چنان که می بایست هر گز به کسی نه نگویید و اگر روزی ناچار شدید تا از نه استفاده کنید و به نه و لایی بگوید بهتر آن است که نخیر بگویید.
استاد حسن زاده آملی در تحلیل واژه " نخیر" فارسی که برای بیان نفی به کار می رود، می فرمود: این واژه که به معنای لا و نفی عربی در ادبیات و فرهنگ اسلامی و ایرانی به کار می رود، از بار معنایی بالایی برخوردار می باشد؛ زیرا در روایتی از امام سجاد (ع) نقل شده است که اگر جمله لا اله الا الله نبود من هرگز لا و نفی را به کار نمی بردم و همواره به دیگری پاسخ مثبت می دادم و حاجت ها و نیازیش را بر آورده می ساختم.
بنابراین پاسخ مثبت به درخواست دیگران دادن و به یاری و کمک ایشان شتافتند به عنوان یک فضلیت همواره مطرح بوده و هست. بر این اساس کوشش می شود تا شخص از در خانه دست خالی باز نگردد. برخی گفته اند اگر چیزی ندارید بدهید دست کم گشاده رو باشید و او را با ترش رویی خویش نرانید.
به هر حال استاد می فرمود: این که پاسخ دادن به دیگران به شکل نفی و نه گفتن به آنان دشوار و سخت است. در ادبیات فارسی پس از کلمه نه واژه خیر نیز افزوده شده است که می توان گفت ترجمه آن به زبان و ادبیات عربی این است: لا! جزاک الله خیرا؛ نه( نمی توانم ) ولی خداوند به تو جزای خیر دهد.
بر این اساس کسی که به زبان فارسی می گوید نه خیر در حقیقت می گوید خداوند روزیت را جای دیگر حواله کند و به تو خیر دهد هر چند که من نتوانستم به تو خیری برسانم و تنها خیر من همین دعا به پیشگاه خداوندی برای تو می باشد.
نکته ای دیگر که در این عبارت مورد تاکید است واژه خیر است که به معنای کاری پسندیده و نیک و یا چیزی مفید و سازنده است . بر این اساس شخص برای دیگری خیر می خواهد و از خداوند این چیز و یا امر را برای او طلب می کند.
بر این اساس می بایست در دعا و نیایش برای کسانی که التماس دعایی دارند و یا حاجتی را نزد شما آورده اند به گونه انجام شود تا خیر به عنوان ملاک و معیار اصلی دعا باشد، زیرا شخص ممکن است خواسته ای داشته باشد که هر چند امری به ظاهر خوب و مثبت است ولی از باب عسی ان تحب شیئا و هو شر لکم ( چه بسا چیزیی را دوست می دارید که آن برای شما شر می باشد) است. از این رو می بایست تنها خیر را برای دیگر طلب کرد و از خدا در دعای خویش برای دیگری و حتی خود، این گونه خواست که آن چه خیر او یا شخص است به او عنایت شود.
خداوند در بیان اجابت دعا و نیایش ابراهیم(ع) هنگامی که در آتش افکنده شده بود می فرماید: کونی بردا و سلاما علی ابراهیم؛ ای آتش بر ابراهیم خنک و سلامت شو.
نکته این است که اگر این (برد) یعنی سرد و خنک شدن آتش بر حضرت ابراهیم (ع) همراه سلامت (خیر ) نمی بود، ممکن بود که سردی آتش به سلامت وی ضرر می رساند و به آن بزرگوار از جهت سرما آسیب می زد. یعنی آتش چنان برد و سرد می شد که به شکلی دچار یخبندان می گشت و از سلامت رسانی می افتاد. پس همواره در دعا و نیایش خود، خیر خواهی و سلامت جویی برای دیگران را در جان و دین اصل قرار دهید و هر گاه دعا می کنید از خداوند بخواهید که آن چه خیر اوست به او عطا نماید؛ یعنی خیری که سلامت دین و دنیا وی در آن می باشد.