ذهن آدمی از این قدرت برخوردار است که نسبت به واجب الوجود، ممکن الوجود و حتی ممتنع الوجود حکم می کند؛ یعنی چیزی که در خارج معدوم بر آن حکم ایجابی می کند؛ مثلا می گوید: شریک الباری نیست. شریک الباری که ممتنع الوجود است و وجودش محال است، در ذهن وجود می یابد و بر آن حکم سلبی می کنیم. این خود دلیل بر این است که ما افزون بر وجود خارجی یک وجود ذهنی داریم که احکام و قوانین خاص خودش را دارد.
پس انسان با ذهن خویش معدومات را درک کرده آن را موضوع و محمول قرار می دهد و بر آن حکم بار می کند؛ در حالی که در خارج این معدومات و ممتنعات نیستند.
خدا نیز به معدوماتی که هنوز نیامده و بعدا پیدا می شود، علم دارد و حکم بر آن صادر می کند مانند این آیات: «وَالْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ همه زمین روز قیامت در قبضه الهی است»، یا «وَالْسَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ؛ و آسمانها به دست راست پیچیده می شود»(زمر، آیه 67)، یا «تُبَدُّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّماوَاتُ؛ زمین تبدیل به زمینی دیگر می شود و نیز آسمان ها.»(ابراهیم، آیه 48)
هم چنین خدا نسبت به امور ممتنع یعنی معدوماتی که اصلا وجود پیدا نمی کند، علم دارد؛ چنان که خدا می فرماید: لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا؛ اگر در آسمان و زمین الهه دیگری غیر از خدا باشد؛ آسمان و زمین فساد می شدند. »(انبیاء، آیه 22) و هم چنین می فرماید: وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ؛ اگر بازگردانده شوند، هر آینه به همان چیزی باز می گردند که از آن نهی شده اند.(انعام، آیه 28)
پس از نظر قرآن، خدا به معدوم علم دارد، چه آن هایی که ممکن الوجود هستند ولی هنوز تحقق نیافتند و هم نسبت به معدوم هایی که ممتنع الوجود هستند و محال است که وجود یابند.