سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، یاری می رساند، حکمت ره می نماید . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :286
بازدید دیروز :269
کل بازدید :2037548
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/2/5
3:39 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

به نظر می رسد که مشیت قبل از اراده قرار دارد، چنان که در برخی از روایات نیز بدان تاکید شده است. خدا بر اساس «حکمت»، مشیت دارد. «مشیت» از ریشه «مشی» به معنای نوعی راه رفتن و گام و قدم زدن است.

به نظر می رسد که «مشیت الهی» اقداماتی است که خدا برای تحقق «امری» در هستی انجام می دهد و خط مشی آن بر اساس حکمت باشد. پس وقتی خدا برای انجام کاری و امری، مقدمه چینی علمی می کند، مشیت است.

مشیت از سوی خدا، «تعیّن علمی» و «تشخص» آن با «قدر» و اندازه ای است که چیزی را از چیزی دیگر «جدا» می کند و برای آن چیز با «بینونت» علمی و تعیین «اسمی» حقیقت می بخشد که «مذکور علمی» باشد.

اما اراده به معنای اقدام عملی برای تحقق آن چیز است؛ این زمانی خواهد بود که «قدر علمی» در منزل «مشیت» انجام شده باشد. خدا درباره مقام اراده خویش می فرماید: إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ چون به چیزى اراده فرماید، امرش این بس که مى‏ گوید: باش! پس بى ‏درنگ موجود مى ‏شود. (یس، آیه 82)

از این آیه به دست می آید که «مقام امری» که قبل از «مقام خلقی» قرار دارد، عالم و مقامی است که در آن مقام و عالم امر، هر «چیزی» را اراده کند، فرمان می دهد تا باشد.

از آیه بعدی می توان استنباط کرد که «عالم امر» ناظر به «عالم ملکوت» است نه «عالم مُلک»؛ چنان که می فرماید: فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ؛ پس پاک و منزه از عیب در کمال و نقص در تمامیت است آن کسى که ملکوت هر چیزى در دست اوست و به سوى اوست که بازگردانیده مى ‏شوید. (یس، آیه 83)

از آیات دیگر قرآنی بر می آید که «مقام اراده» و «عالم امر و عالم ملکوت» با «مقام قضا» ارتباط دارد که مقام «خلق و مُلک» است؛ زیرا از همین مقام اراده به «مقام قضا» تعبیر کرده است: هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ؛ او همان کسى است که زنده مى ‏کند و مى‏ میراند و چون به امری قضا و حکم کند، همین قدر به آن مى‏ گوید: باش! بى ‏درنگ موجود مى ‏شود. (غافر، آیه 68)

شکی نیست که «احیاء و اماته » مقام فعل الهی است. از همین روست که به «قضای الهی» نیست می دهد که مقام «ملک» است. پس ملک و ملکوت در مقام «قضاء و اراده» است. در جایی دیگر نیز می فرماید: بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ؛ او نوآور  آسمانها و زمین است و چون به امری حکم و قضا فرماید، فقط مى‏ گوید: موجود باش پس فورا و بی درنگ موجود مى ‏شود. (بقره، آیه 117)

در این آیه سخن از «بدیع» در «ملک آسمان و زمین» است که البته بدون نقشه از جایی دیگر است، بلکه از «علم» الهی است؛ یعنی خلقت در ملک با «علم» خود خدا است نه از جایی دیگر.

به هر حال، «ملک و ملکوت» در اختیار خدا است؛ اما ملکوت یعنی «امر» هر چیزی در اختیار خداست. این «امر» موجودی است که در «علم الهی» است؛ زیرا خطاب به «معدوم» نیست؛ بلکه خطاب به «موجود» به «وجود علمی» است.

پس هر چیزی در آغاز «مشیت» دارد که «قدر» او در آن مقام مشیت، معلوم می شود و از «اجمال علمی» به «تفصیل علمی» در می آید؛ زیرا «مُقدّر هر چیزی» همان «تعیّن علمی» است که چیزی را از چیزی دیگر جدا می سازد؛ خدا می فرماید: وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا؛ و خدا هر چیزی را خلق می کند. پس «تقدیر» می کند تقدیری خاص.(فرقان، آیه 2) یعنی همان طوری که «نطفه» «مقدّر» و اندازه های وجودی اش مشخص می شود(عبس، آیه 19)، هر چیزی این گونه «قدر» دارد که «تعین و تشخص» چیزی از دیگر چیزی دیگر است.

از همین روست که هماره گفته می شود، «قدر» قبل از «قضا» است؛ زیرا «مشیت علمی» مقدم بر «اراده عملی» است.

از نظر قرآن، هر گاه «مشیت» الهی به چیزی تعلق گیرد، آن چیز تحقق می یابد؛ ولی مشیت خدا به اموری است و به اموری نیست؛ اما وقتی «مشیت» کرد، «اراده» می کند و تحقق می یابد: وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَکِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ ؛ اگر خدا می خواست یک دیگر را نمی کشتند؛ ولی خدا انجام می دهد هر چه را اراده می کند.(بقره، آیه 253)

در جایی دیگر می فرماید: خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ ؛ تا آسمانها و زمین برجاست در آن ماندگار خواهند بود، مگر آنچه پروردگارت مشیت کند و بخواهد؛ زیرا پروردگار تو همان کند که اراده کند و بخواهد. (هود، آیه 107)

پس وقتی از مشیت خدا بر ایمان و کفر  یا شاهی و عزت و ذلت افراد سخن به میان می آید، به معنای «علم الهی» نسبت به این امور است(کهف، آیه 19؛ آل عمران، آیه 26)، نه این که خدا اراده این امور کرده باشد؛ زیرا از نظر قرآن، مشیت خدا مقدم بر مشیت انسان است: وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا؛ و تا خدا مشیت نکند، شما مشیت نکنید؛ قطعا خدا علیم حکیم است. (انسان، آیه 30)

اما این بدان معنا نیست که «اراده الهی» مقدم بر «اراده مردم» باشد؛ زیرا هر چند که خدا «علم» را به بشر می دهد، و علم انسان تابع علم خدا است؛ اما خدا به انسان «اراده» ای در محدوده «مشیت» خویش داده است تا بتواند به «اراده» خود «کفر یا ایمان و شکر یا کفران» را انتخاب کند.(نمل، آیه 40؛ انسان، آیه 3) از همین روست که انسان به سبب داشتن اراده در محدوده مشیت الهی بازخواست می شود و مسئول است و بهشت و دوزخ برای انتخاب ارادی انسان است.

 اما این که در روایات آمده که «معصومان» هر گاه مشیت کنند، می دانند: اذا شاؤوا علموا، به معنای آن است که «مشیت» آنان مساوی با «علم» آنان است؛ زیرا به آن چیز «تشخص» می دهند و آن چیز، معلوم آنان می شود. بنابراین ممکن است چیزی تا پیش از مشیت از سوی آنان «معلوم» نباشد؛ زیرا پیش از مشیت از سوی آنان هر چیزی همانند کلی در «اجمال علمی» است، ولی با مشیت آنان آن چیز «تفصیل علمی» می یابد و «قدر» و اندازه اش مشخص و معین می شود و قابل اشاره و خطاب از سوی آنان قرار می گیرد.