از نظر قرآن، هر انسانی چهار وظیفه و تکلیف اصلی دارد تا خود را از چاه خسران و زیان «اسفل السافلین» (تین ، آیه 5) طبیعت برهاند و خود را به احسن التقویم(تین، آیه 4) ساحت قدس الهی آغازین بازگرداند. این چهار عمل اصلی عبارتند از: ایمان ، عمل صالح، توصیه به حق، توصیه به صبر(عصر، آیات 1 تا 3)
بر این اساس، توصیه به حقانیت در حوزه نظری و توصیه به صبر در حوزه عملی، هر چند که یک وظیفه برای آدمی است که باید ایمان و عمل صالح را نیز پیش از آن فراهم آورده باشد، اما می توان گفت که این وظیفه و تکلیف نسبت به دیگران از نظر فرهنگ ارتباط اجتماعی در قالب «موعظه» اخلاقی و ارزشی تعریف و تبیین می شود، نه در قالب ولایت که ساختار آن اعمال قدرت است.
توضیح این که از نظر قرآن، ولایت به معنای مسئولیت سرپرستی کامل نسبت به کسی تنها در اختیار خدا است؛ زیرا تنها آفریدگار و پروردگار کسی به عنوان مالک از حق سرپرستی و تصرف در اموال خویش بهره مند است؛ از این رو، تنها خدا دارای ولایت مطلق نسبت به آفریده هایش است.(شوری، آیات 9 و 28) بنابراین تنها کسانی می توانند در مقام ولایت قرار گیرند که مظهر الهی باشند؛ حال این ولایت تکوینی(اعراف، آیه 158؛ بقره، آیه 258) و تصرف در هستی باشد یا ولایت تشریعی(انعام، آیه 57؛ یوسف، آیه 40) باشد که در حوزه امر و نهی اعتباری است. از همین روست که خدا ولایت تشریعی خویش را تنها به پیامبر(ص) و اولوا الامر به عنوان مظهریت بخشیده است.(آل عمران، آیه 132؛ نساء، آیه 59؛ حشر، آیه 7) بر همین اساس هر گونه معصیت نسبت به رسول الله(ص) معصیت نسبت به خدا خواهد بود.(مجادله، آیات 8 و 8)
از نظر قرآن، امت اسلام به عنوان مظاهر ربوبیت الهی، از درجه ای از ولایت برخوردار هستند و همانند والدین نسبت به فرزندان، افراد امت اسلام نسبت به یک دیگر از ولایت متقابل برخوردار هستند.(توبه، آیه 71؛ آل عمران، آیات 104 و 114)
این بدان معناست که فریضه امر به معروف و نهی از منکر، تنها یک وظیفه اخلاقی و توصیه ای در سطح موعظه عام یا نصیحت خاص نیست، بلکه وظیفه و تکلیفی است که برخاسته از حق ولایت است. به این معنا که هر یک از افراد امت نسبت به رفتار خاص دیگران در مقام نصیحت نه موعظه قرار می گیرند و باید مورد به مورد در معروف و منکری که دیده می شود، ورود کرده و امر و نهی کنند. معلوم است که امر و نهی چیزی نیست که غیر صاحبان ولایت و حکومت اختیار آن را داشته باشند؛ پس این که امر و نهی برای همه تجویز شده است، به معنای آنان است که همه آنان کارگزاران حکومت هستند و به عنوان ضابطین قضایی و حافظین امنیت اخلاقی جامعه باید فرمان دهند تا اقامه حدود الهی شود و معروف انجام و منکر ترک شود. هر گونه مخالفت با ضابطین به عنوان معصیت و تمرد و مخالفت تلقی شده و مجازات حقوقی و کیفری دنیوی و اخروی دارد. بنابراین، نتوان مساله فریضه امر به معروف و نهی از منکر را به سطح موعظه عام یا نصیحت موردی خاص فروکاست ؛ زیرا این فریضه جزو حقوق اجتماعی مسلمان و تکلیفی شرعی است که از مقام ولایت برخاسته و شخص دارای همان اقتدار و حکومت و حاکمیتی است که اولیای امور سیاسی و اجتماعی و قضایی و نظامی و انتظامی برخوردار هستند و درگیری و مخالفت با آنان مجازات و کیفر دارد؛ چنان که مخالفت با ولایت والدین در امور خانوادگی این گونه است، در خانواده بزرگ اجتماع این آمران و ناهیان هستند که از ولایت همراه با ضمانت اجرایی برخوردار هستند.