در قرآن احسان به دو دسته احسان علمی و عملی تقسیم شده است. احسان علمی همان پژوهش جامع و فراگیری است که انسان را به کمال می رساند و بهترین اعتقاد و ایمان را به بار می آورد. برآیند این احسان باید عملی باشد که انسان ساز است و دنیا و آخرت آدمی را آباد کند.
خداوند می فرماید: الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ؛ همان کسانی که به سخن و نظریات گوش فرا مى دهند و از بهترین آن پیروى مى کنند اینان هستند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان. (زمر، آیه 18)
در مقام عمل نیز این گونه هستند که خدا فرموده است: وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ؛ و کیست نیک گفتارتر و نیک اعتقادتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید من در برابر خدا از تسلیمشدگانم. (فصلت ، آیه 33)
پس شنیدن اقوال و نظریات دیگران و شناخت برترین ها همان راه هدایت است. اما خداوند بیان می کند که احسان و نیک ترین اعتقادات و باورها همان اعتقادی است که تامین کننده دعوت به سوی خدا و کارهای صالح و تسلیم پذیری باشد که برآیند معادباوری است.
پس از نظر قرآن، احسان حقیقی شناخت علمی حق و دعوت مردم به خدا و کارهای صالح نه فاسد است که بر مدار رستاخیز باوری شکل می گیرد. پس این گونه نیست که هر اعتقادی احسن و احسان باشد. البته این احسان حقیقی و کامل انسان را به سعادت دنیا و آخرت می رساند.(ذاریات، آیات 15 و 16)