سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون پاسخها فراوان و پریشان شود، پاسخ درست پنهان ماند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :259
بازدید دیروز :235
کل بازدید :2036588
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/2/1
5:10 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

امام حسین(ع) وجودش همان وجود پیامبر(ص) است. از این روست که خلق قرآنی و عظیم او در سنت و سیره اش نمودار بوده است و با آن که بیش ترین هجوم از سوی دشمنان و منافقان به ایشان شده است، ولی همواره بر اصول مکارم و محاسن اخلاقی زیسته است، به گونه ای که ضرب المثل شد.

آن حضرت(ع) از سوی مسلمانان یهودی بسیار اذیت شد. مسلمانان یهودی کسانی هستند که از دین علیه دین بهره بردند و با تحریف کتاب الله و سنت رسول الله(ص) عترت او را خانه نشین کرده و خلفای رسول الله(ص) و امناء و اوصیاء و اولیای الهی را برخلاف نص و صراحت قرآن و پیامبر(ص) کشتند.(اعراف، آیه 150؛ بقره، آیه 61 ؛ آل عمران، آیه 110) از این روست که در روایاتی از جمله روایت امام صادق(ع) در وصف عترت رسول الله(ص) آمده است: ما منا الا مقتول او مسموم، از ما نیست مگر این که کشته به شمشیر یا زهر است. این در حالی است که خداوند و رسول الله(ص) بارها بر تکریم و اطاعت و پذیرش ولایت ذوی القربی و اهل بیت النبی(ص) سفارش نموده است.

پیامبر(ص) ،امیرمومنان علی(ع)، فاطمه زهراء و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که خمسه طیبه معروف و مشهور بودند، به زهر و یا شمشیر و ضرب شهید کردند و حتی بر جسد بی جان امام حسن(ع) تیر زدند و بر امام حسین(ع) در حالی که نیمه جان بود، سنگ و نیزه و تیر زدند و بر جسدش اسب تاختند. دیگران امامان معصوم(ع) نیز این گونه از سوی امت یهودی پیامبر(ص) و مسلمان یهودی پاداش رسالت خویش را گرفتند و مزد رسالت را به زهر و کین شمشیر بازستاندند.

با این همه، امام حسین(ع) با آن همه اذیت و آزارهایی که هیچ کسی جز اهل بیت(ع) نشد، اوج اخلاق و تمامیت مکارم و محاسن اخلاقی بودند.

امام حسین(ع) خود اهل کرامت و بزرگواری بود. از این روست که شامی دشنام گو را به خانه می برد و همواره دست احسان  از رحمت رحمانی خویش به دوست و دشمن می رسید. آن حضرت(ع) به مردمان سفارش می کرد که در نیازهای خویش به نزد هر کسی نروند؛ زیرا تنها گروه های خاص از جامعه هستند که بی توجه به ایمان ومذهب و نژادو رنگ و مانند آن تنها به حکم انسانیت خویش دستگیر دیگران هستند و احسان می کنند. امام حسین علیه السلام در این باره فرمودند: لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب؛ جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.(تحف العقول ، ص 251) 

به نظر امام حسین(ع) این که مردم برای برآورد نیازهای خویش به سوی شما می ایند، یک نعمت الهی است. إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ؛ نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.(بحار الأنوار، ج 74، ص 205)

امام حسین(ع) هم چنین در این باره می فرماید: اَ یُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَکارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا؛    اى مردم در خوبى‏ها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصت‏ها شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده‏اید، به حساب نیاورید.( ارشاد القلوب دیلمى، ص 73)

 آن حضرت(ص) در اوج انسانیت بود. به گونه ای که حتی اگر قاتل او درخواست توبه از خدا و عفو از ایشان داشت، این کار را می کرد. ایشان برای هدایت مردمان و مسلمان یهودی با آن که بر سر و صورتش سنگ می بارید و هیاهوی طبل و کرنا گوش فلک را کر می کرد، دلسوز مردمان بود و خود را برای راهنمایی و هدایت ایشان به سوی بهشت به رنج می افکند؛ چنان که پیامبر(ص) این گونه بود.(شعراء، آیه 3)

از این جهت استکه امام حسین علیه السلام خود برای رضای خداوند همواره بر آن بود که گذشت کند و از دشمن بگذرد چنان که بدگوی و بدزبان شامی را می بخشید و عفو می کرد. آن حضرت (ص) در مقام تبیین آن در سنتی سدید فرمودند: أیما اثنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة؛ هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع ی و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود. (محجه البیصاء ج 4،ص 228) 

بر اساس همین اصل است که می فرماید: اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِ؛ بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد. (الدره الباهره ، ص24) بخشش در اوج قدرت و توانایی است که ارزشمند است، نه آن که انسان در ذلت و خواری باشد و بخواهد به خاطر ضعف و ناتوانی عفو و گذشت کند. اگر کسی بتواند در اوج قدرت و توانایی در مجازات و تنبیه خاطی ، عفو کند آن هنگام است که احسان روا داشته است و انسان خدایی است؛ زیرا خداوند در اوج قدرت و توانایی است که اهل مغفرت و گذشت از بندگان خطاکار خویش است.

 البته از نظر آن حضرت(ع) کوتاه آمدن در برابر دوست و دشمن تنها در صورتی بود که رضای خالق در آن باشد، اما اگر هر کاری رضایت خلق را به همراه داشت ولی رضایت خالق را به دنبال نداشت، هرگز به آن کار رضایت نمی داد؛ زیرا رستگاری انسان را در گرو رضایت خالق می دانست و هر گونه عملی که علیه واجبات و محرمات الهی و شکستن محارم الهی باشد را به سختی دشمن می داشت و هرگز در برابر حدود الهی کوتاه نمی آمد؛ زیرا بر این باور بود که : لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق؛ رستگـار نمی ی مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد. (تاریخ طبرى،ص 1،ص 239؛ مقتل خوارزمی،ج 1،ص239) 

از نظر آن حضرت(ص) کسی که تقوای الهی پیشه نگیرد و به واجبات الهی گردن نهند و از محرمات خدا پرهیز نکند، نمی تواند رستگاری را برای خود در آینده تضمین کند:لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا؛ کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت.(مناقب ابن شهر آشوب، ج4 ، ص69) 

آن حضرت هم چنین در این باره می فرماید: مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ؛ آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد. (بحار الانوار ، ج 3 ، ص 397) 

هم چنین در جایی دیگر می فرماید: من طلب رضی الناس بسخط الله وکله الله إلی الناس ؛کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند شود، خداوند او را به مردم وا می گذارد.(بحارالانوار،ج78،ص126)

آن حضرت(ع) شیعه واقعی را دارای خصوصیات کامل و تمام اخلاقی می داند و در تعریف آنان بر این نکته تاکید می کند که شیعیان می بایست انسان های خدایی باشند که جز اخلاق نیک و خوشخویی نسبت به دیگران در اندیشه ایشان و کردارشان نمی توان چیزی را از بدی و دورویی و مانند آن یافت. آن حضرت در عبارتی می فرماید: إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ؛    بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است. (فرهنگ سخنان امام حسین، ص476) 

   بنابراین، شیعه اهل نقد و انتقاد، امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا ولایت واقعی را می بایست در اطاعت از معروف و پرهیز از منکر جست و جو کرد؛ چنان که آن حضرت(ع) جان بر سر عدالت نهاد که مصداق اتم و اکمل امر به معروف است. از نظر آن امام(ع) برای شناخت دوست و دشمن می بایست به این نکته توجه کرد که دوست واقعی بر مصداق امر به معروف و نهی از منکر عمل می کند و ولایت حبی خود را به تو این گونه نشان می دهد.امام حسین علیه السلام فرمودند: من اَحبک نهاک و من اَبغضک اَغراک؛ کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند. (بحار الانوار،ج75،ص128) 

از نظر آن حضرت(ع) انسان کامل، انسان عقلانی است. نشانه های این بلوغ و کمال عقل را می بایست در افکار و کردار او

جست و جو کرد که بیان گر حق اندیشی و حق گویی و حق مداری اوست. آن حضرت(ع) می فرماید: لا یُکمَلُ العَقلُ اِلّا بِاتِّباعِ الحَق اَلاتَرَونَ اَنَّ الحَق لا یُعمَلُ بِه وَ الباطِل لا یُتَناهی عَنه؛ عقل جز به پیروی از «حق» کمال نمی یابد آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل نهی نمی شود؟( بحار الانوار، ج 78، ص 127) 

کسی که عقل او به کمال رسیده است، اهل بصیرت است و کارهایش بر مدار عقلانیت و حق می باشد، پس کاری نمی کند که بخواهد عذر بخواهد و بهانه تراشی کند. از این روست که انسان خردورز انسانی اهل حق و عدالت و ظلم ستیز و باطل ستیز است و به حق عمل و از باطل نهی می کند. بی گمان از مصادیق مهم و اصلی حق در دنیا عدالت و از مصادیق باطل، ظلم و ستم است. از این روستکه آن حضرت(ع) همواره بر عدالت عمل کرده و بدان می خوانده و با ظلم مبارزه می کرد. از نظر آن حضرت(ع) انسان می بایست به گونه ای عمل کند که دیگر نیازی به عذر و بهانه تراشی نباشد. امام حسین (ع) فرمودند: ایاک و ما تعتذر منه ، فإن المؤمن لا یسیء و لا یعتذر، و المنافق کل یوم یسیء و یعتذر؛    حذر کن از مواردی که باید عذرخواهی کنی ، زیرا مؤمن نه کار زشتی انجام می دهد و نه به عذرخواهی می پردازد، اما منافق همه روزه بدی می کند، و به عذرخواهی می پردازد.( بحار الانوار، ج 78، ص120 ) 

به نظر آن حضرت(ع)، علم و عقل نشانه هایی دارد که می توان آن عالم و عاقل را بدان شناخت. مثلا از نشانه های عالم این است که: من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر؛ از نشانه های عالم ، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است . (بحارالانوار،ج78،ص119) 

انسان عاقل و عالم هم چنین:  لا تقولوا باَلسنَتکم ما ینقُص عَن قَدَرَکم؛ چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.    (جلاءالعیون،ج2ص205) چنان که در معاشرت نیز این گونه است:  مُجالَسَةِ أهلِ الدِنَاءَة شَر، وَ مُجَالَسَةِ أَهلِ الفُسُوقِ ریبَة؛    همنشینی با سفلگان و افراد پست ناپسند است و همدمی گناهکاران موجب بدبینی مردم و از دست دادن اعتماد و اعتبار استی.    (بحارالانوار، ج78، ص 122) 

انسان می بایست به گونه ای عمل کند که مقبول درگاه الهی باشد که از این مقبولیت در میان مردم نیز مقبول خواهد افتاد؛ زیرا کسی که میان خود و خدایش را اصلاح کند خداوند میان او و خلق اصلاح می کند. از نظر امام حسین(ع) این که شخص مقبول خداوند باشد، با خردمندان هم نشین و معاشر می شود: مِن دَلائِلِ عَلاماتِ القَبولِ : الجُلوسُ إلى‏ أهلِ العُقولِ؛ از نشانه‏ هاى خوش‏نامى و نیک‏بختى ، همنشینى با خردمندان است.( بحارالأنوار، ج 75، ص 119)



90/10/17::: 9:20 ع
نظر()