سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در ادب نفست این بس که واگذارى ، آنچه را از جز خود ناپسند شمارى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :228
بازدید دیروز :283
کل بازدید :2031343
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/1/9
3:50 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

برخی همواره از چگونگی ارتباط و حتی از امکان ارتباط با صاحب الزمان(عج) پرسش می کنند. پاسخ به طیف وسیع پرسش کنندگان و سطوح فکری و فرهنگی و اعتقادی آنان در یک مطلب کوتاه شدنی نیست، با این همه آن چه به نظر می رسد که بخش عمده ای از پرسشگران را تا اندازه راضی و خشنود می سازد، در این مطلب کوتاه می آید.

مفهوم توحید

توحید به معنای بازگرداندن متکثرات به یک امر واحد می باشد. به این معنا که انسان هنگامی با امور متعدد و متنوع مواجه می شود، نمی تواند به سادگی آنان را به یک امر بازگرداند. البته در برخی از علوم و دانش ها، با شناسایی وجوه مشترک میان متکثرات و کنار گذاشتن متمایزات، گام هایی برای رسیدن به وحدت بر داشته می شود. به عنوان نمونه با تفکر در حسن و حسین و تقی و نقی، وجوه مشترک میان آنان شناسایی شده و فصول جداگانه کننده به کناری نهاده می شود و از آن عنوان " نوع انسان" ساخته می شود. این حرکت در حقیقت همان توحید است.

از آن جایی که در هستی، امور بسیاری تاثیر مستقیم و غیر مستقیم به جا می گذارند، برخی از انسان دچار این توهم و اشتباه می شوند که همه آن ها را الهه و خدایان قرار دهند و یا در مرتبه پایین تر اگر قایل به یکتایی خدا شوند برای هر یک از این امور تاثیرگذار دست کم عنوان ربوبیت را قایل شوند. از این جاست که برخی قائل به توحید در الوهیت می شوند ولی توحید در ربوبیت را نمی پذیرند.

دسته دیگر، از انسان با تفکر و تعقل و تدبر در می یابند که همه این امور تاثیرگذار نمی توانند، علل مستقل باشند بلکه علل وابسته ای در عرض یا در طول می باشند. این جاست که قایل به توحید در همه مراتب وجودی شده و هیچ ربوبیتی برای دیگران قایل نیستند. این شیوه ای است که در فلسفه تعقلی به کار می رود.

اما در عرفان نظری بر این نکته تاکید می شود که همه این امور تنها مظاهر حقیقت واحدی بیش نیستند و حتی در ذات خویش استقلال ندارند ، چه رسد که در عمل و فعل دارای استقلال باشند. بر این اساس، تنها یک حقیقت واحد در تمامی هستی وجود دارد و همه هستی تنها مظاهر همان حقیقت واحد می باشند. البته آنان تاکید می کنند که هر چیزی با توجه به شدت و ضعف نسبت و قابلیت خود با آن حقیقت واحد و یکتا و یگانه ، تجلیات و مظهریت می یابند. بر این اساس تفاوت هایی در مظهریت چیزها نسبت به آن حقیقت یکتا می توان یافت؛ ولی این تفاوت در مظهریت هرگز به معنای تعدد و تکثر موجودات نیست. بنابراین در هستی تنها یک حقیقت و مظاهر آن با شدت و ضعف وجود دارند.

الله مظهر نخست حقیقت یکتا

در ادبیات قرآنی ، آن ذات هستی بخش یکتا و یگانه برای این که ظهور و تجلی یابد، در شکل کامل و تمام خود با عنوان الله ظهور یافته است. بر این اساس" هو الله احد" در مقام احدیت ذات، آن ذات یکتا، در شکل الله ظهور و تجلی یافته است؛ چرا که اسم الله نامی برای همه اسماء و صفات الهی است.

بنابراین، الله نخستین تجلی و مظهر تمام وکمال ذاتی است که ما آن را به نام خدا می شناسیم. به سخن دیگر، پیش از ظهور آن ذات در شکل الله، ما هیچ شناختی از آن ذات نداشیم ، چرا که در کمون مطلق بوده است. بنابراین ، نخستین ظهوری که برای آن حقیقت نهان، بوده است تجلی و ظهور در الله است.

پیامبر(ص) وجه الله

الله در حقیقت واسطه شناخت آدمی نسبت به حقیقتی است که همواره در کمون و دور از دسترس شناخت است. این ذات ناشناخته که در اصل شناخته ترین چیز هستی است، همان چیزی است که در قرآن از آن به " هو" یاد می شود؛ چرا که " هو" ضمیر است که از یک جنبه شناخته ترین امر و از جنبه دیگر نهانی ترین چیز است.

این "هو" ذات در الله تجلی یافت. اما این الله چیست؟ به نظر می رسد که صادر نخست می بایست از هر جهت با ذات یکتا و یگانه باشد. این جاست که بر اساس قاعده امکان اشرف و قواعد دیگر فلسفی می بایست، نخستین همان انسان کاملی باشد که اشرف همه هستی است. این انسان کامل، کسی جز پیامبر(ص) نیست که اشرف هستی می باشد. بنابراین به یک معنا و جهت، پیامبر(ص) همان الله است.

مفهوم وجه الله

وجه همان مقادیم بدن است که مهم ترین عضو از آن صورت و چهره است. از این رو، وجه الله همان بخش ظاهری از ذات " هو" است که به تمام و کمال به عنوان نخستین صادر ، پدیدار شده است. از آن جایی که کامل ترین موجود و شریف ترین آن ، پیامبر(ص) است ، بنابراین آن حضرت(ص) همان وجه الله می باشد.

از آن جایی که وجه یک چیز جدا از همان چیز نیست. به این معنا که وجه و صورت حسن همان جهت آشکار و ظاهر حسن می باشد و هم چنین صورت حسین همان وجه ظاهر و آشکار آن وجود است؛ بنابراین ، وجه الله هرگز از الله جدا نخواهد بود و یکتایی و یگانگی میان آن دو برقرار است. بر این اساس وقتی از توحید سخن می گوییم به معنای آن است که درک کنیم که پیامبر(ص) با خدا به عنوان وجه خدا یکی است و دوگانگی در آن راه ندارد. این همان معنایی است که در آیه 9 سوره نجم با آن " او ادنی " تبیین شده است؛ چرا که قاب قوسین بیانگر منطقه مماس و تماس است و " او ادنی" همان اتحاد و یکتایی و یگانگی خدا و پیامبر(ص) به عنوان وجه الله می باشد. این که در روایات آمده است : نحن وجه الله" به این دلیل است که از نظر مقام نوری همه چهارده معصوم(ع) نور واحدی می باشند و حکم یکی به دلیل آیه 61 سوره آل عمران و آیه مباهله ، همان حکم دیگری می باشد که نفس و ذات ایشان یکی است.

بنابراین وجه الله، پیامبر(ص) و همه امامان (ع) به حکم نفسیت است. این همان معنای توحیدی است که بدان دعوت و خوانده شده ایم.

وجه الله، خالق هستی

در روایات معتبر آمده است که نحن صنایع الله و الخلق صنایع لنا ؛ ما صنعت و سازه الهی و همه خلق سازه های ما هستند. این بدان معناست که صادر نخست تنها از خداوند بی واسطه خلق شده و مظهریت یافته است و دیگر موجودات همه به واسطه انوار امامان(ع) آفریده شده و مظهر گشته اند.

بر این اساس، همه هستی مظاهر وجه الله هستند و همان گونه که خداوند بر همه هستی احاطه دارد، وجه الله نیز احاطه علمی و مالکیت دارد. هر تصرفی از سوی ایشان در هستی می شود. از این روست که در دایره خلقت همه هستی می بایست متوجه وجه الله و چهارده معصوم (ع) شوند و شناخت به این توحید پیدا کرده و در اندیشه بازگشت به این سیر وجودی خود را سامان دهند. از این روست که خداوند فرمان می دهد که اگر می خواهند به الله برسند و محبوب الله شوند می بایست متوجه وجه الله باشند.

اصولا ربوبیت از طریق وجه الله امکان پذیر و شدنی است و انوار معصومان(ع) است که هستی را ربوبیت می کنند. بر این اساس ، در دایره سیر، نهایت سیر رب ایشان است" الی ربک المنتهی" چنان که در دایره بازگشت از " انا لله و انا الیه راجعون" می بایست " الی ربک الرجعی" به رب ایشان بازگشت.

بنابراین ، همه هستی با سببیت امامان آفریده و ظهور یافته است که وجه الله می باشند و انسان همان گونه که می بایست درک کند که باء سببیت امیرمومنان(ع) به عنوان یک مصداق از وجه الله، خلقت را آفریده است می بایست درک کند که باء سببیت آن حضرت (ع) و دیگر انوار امامان(ع) است که به خداوند برسد.

امام زمان (عج) مالک هستی

در هر زمانی جلوه ای کامل از مظهر نخستین صادر، بر جهان حاکمیت و مالکیت می کند. همه هستی، چون آب برای ماهی در اختیار امام زمان (عج) است. در حقیقت هستی، همان آب است و این آب همان صاحب زمان (عج) است. ما چون ماهی در این آب می باشیم که در جست و جو آب و صاحب زمان (عج ) هستیم. اگر خوب بنگریم می بینیم که در اب در جست و جوی آب هستیم.

البته بسیاری از مردم همانند ماهی متوجه آب نیستند مگر آن که از آب بیرون انداخته شوند. آن چه لازم است این است که دریابیم که در آب وجود صاحب زمانی زندگی می کنیم و به سر می بریم. نماز به معنای متوجه شدن به وجه الله و قرار گرفتن قلب در برابر این حقیقت است. وقتی متوجه وجه الله و صاحب الزمان(عج) در نماز و دیگر عبادات می شویم و نماز به این می بندیم که رضایت و خشنودی وجه الله را به دست آوریم، در حقیقت متوجه حقیقت توحید و مظهریت و وابستگی و فقر خود به وجه می شویم و این همان عنایت الهی است که تنها به برخی می رسد ، چرا که همانند ماهی می شویم که دریابیم که در آب هستیم و قدر آن را بدانیم. در حقیقت عبادت به معنا توجه یابی و قرار دادن وجه خود در برابر وجه الله است. از این روست که گفته اند، حقیقت عبادت چیزی جز تذکر و رهایی از غفلت نیست.

نماد سازی

از آن جایی که بسیاری از مردم اهل عقل و تعقل نیستند و اهل دیده بصر هستند و نهایت مرحله ای که می رسند همان شهود طلبی ابراهیمی برای اطمینان قلبی است، از خداوند نماد می خواهند. از این رو، مسجد و کعبه و دیگر امور، نمادهایی می شوند تا ره گم نشود و انسان بتواند وجهی را بیابد که کمی او را با حقیقت وجه الله مرتبط سازد.

کعبه و دیگر نشانه ها، نشانه ای برای کسانی است که احتمال گم شدن ایشان می رود. اما اهل عقل و دل خود را همواره در برابر وجه الله زمان خویش می یابند. پس همواره همانند ماهی عاقلی هستند که خود را محاط تمام و کمال از هر جهت و حیث با اب می یابد. بنابراین بی ارتباطی معنا ندارد تنها مشکل این است که متوجه به وجه الله نیست.