سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پاداش بزرگ، همراه بلای بزرگ استو خداوند، مردمی را دوست نمی دارد، مگر آن که مبتلایشان می کند . [.امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :93
بازدید دیروز :329
کل بازدید :2036187
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/1/31
10:26 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

انسان در میان موجودات هستی و آفریده های الهی از کرامت و شرافت طبیعی و ذاتی برخوردار می باشد؛ زیرا جان وی از "روح الهی " نشات گرفته است که در " نفخت من روحی" بیان شده است و هم چنین به " تعلیم اسمای الهی " از دانش و علم خاص بهره مند گشته است که هیچ موجودی را به آن دسترسی نیست و حتی ابلیس از جنیان که از نظر کالبد و جسمی در مرتبه برتر است؛ - زیرا از آتش خالص (مارج النار) آفریده شده، در حالی که آدمی از گل (الطین) آفریده است، -  به سبب همین دو مولفه ابلیس و هر آفریده  دیگر ناچار است تا در مرتبه پایین تر از انسان قرار گیرد و به سجده اطاعت در آید و مظهریت انسان را در خلافت ربوبی بپذیرد.

کرامت و شرافت آدمی در نزد خداوند و هم چنین در میان خود ایشان نیز بر پایه همین دو مبناست. به این معنا که هر کسی حافظ کرامت الهی در خود باشد و فطرت خویش را حفظ کند و از پلیدی دور باشد ، شریف تر و کریم تر است. از این روست که خداوند ، معیار کرامت و شرافت انسان را نزد خود تقوا قرار داده و فرموده است: ان اکرمکم عندالله اتقیاکم؛ بزرگوارترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست.

بر اساس همین ملاک و معیار می توان هر کسی که از پلیدی و زشتی پرهیز می کند و در رفتارهای فردی و اجتماعی تقوا را مراعات می کند ، عزیز و گرامی داشته شود. بنابراین اصل و نسب هر کسی همان خوی و منش آدمی است که شاکله وجودی او را شکل می بخشد و شخصیت وی را می سازد.

کرامت سلمان

می گویند جماعتی در مسجد گردهم نشسته بودند. سخن از اصل و نسب شد. هر کس درباره تبار و طایفه خود چیزی گفت. نوبت به «روزبه» رسید، برده ای ایرانی با اربابی یهودی به نام عثمان بن اشهل که به واسطه رسول خدا(ص) آزادی اش را بازیافته بود. او برخلاف دیگران، خود را این گونه معرفی کرد؛ «من سلمان پسر عبدالله هستم. گمراه و گمشده بودم، خداوند عزوجل به برکت محمد(ص) هدایتم کرد. فقیر بودم، خداوند غنی و توانگرم ساخت به برکت محمد(ص). و برده بودم، خداوند به برکت محمد(ص) آزادم کرد». پیامبر که از راه رسید و ماجرا را شنید، فرمود: «ای جماعت قریش! اصل و تبار و بزرگی مرد به دین اوست و شخصیت وی اخلاق او، و ریشه و اصالتش، خرد اوست».

اصل این خبر را ثقه الاسلام کلینی و علامه مجلسی این گونه آورده اند: روى المحدّثون أنّه جلس سلمان إلى جنب سائر الصحابة من قریش فانتهى الکلام إلى الأنساب و الأحساب ، فعرّف کل واحد أصله و نسبه ، و لمّا وصل الکلام إلى سلمان فقال : هو أنا سلمان ابن عبد اللّه کنت ضالاًّ فهدانی اللّه بمحمد ، وکنت عائلاً فأغنانی اللّه بمحمد ، و کنت مملوکاً فأعتقنی اللّه بمحمد ، فلمّا وقف النبی على محاضرتهم أقبل إلیهم و قال : « یا معشر قریش إنّ حسب الرجل دینه ، ومروءته خلقه ، و أصله عقله. قال اللّه عز و جلّ : ( إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَر وَ اُنْثى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ) قال النبی لسلمان : لیس لأحد من هؤلاء علیک فضل إلاّ بتقوى اللّه عزّ و جلّ ، و إن کانت تقوى لک فأنت أفضل(روضة الکافی ص181 ، بحار الأنوار ج22 ص282)

    این گونه است که سلمان فارسی (روزبه پسر خشبوذان) با این معرفت و فروتنی خود به مقاماتی دست یافت که برای بسیاری از مردم دست نیافتنی است؛ زیرا به مقام " سلمان منا اهل البیت " دست یافت و به عنوان شریف اهل بیت پیامبر(ص) نایل شد و سلمان محمدی(ص) شد. بی دلیل نبود که پیامبر بارها در تفسیر آیه هایی از سوره های مائده، جمعه و محمد(ص) که دلالت بر آمدن قومی مومن و جانشین شدن مسلمانان از دین برگشته می کرد، دست بر شانه جناب سلمان زد و با مضامین نزدیک به هم فرمود: «آن قوم که خدا در قرآن آنان را ستوده، این مرد و هم میهن های  او هستند. به جانم سوگند اگر دین و ایمان و دانش به ستاره ثریا باشد، مردمانی از تبار این مرد و از فرزندان فارس به آن دست خواهند یافت.»

کرامت ابوالفضل عباس(ع)

این که حضرت ابوالفضل عباس بن علی (ع) به این مقام شامخ رسیده برای این است که همانند سلمان شخصیت خویش را به تقوا و ایمان گره زده و جاودانه گشته است. مرحوم محدث قمى ، در کتاب شریف مفاتیح الجنان آورده است : شیخ اجل ، جعفر بن قولویه قمى (متوفى 367 ق ) در کامل چ صفحه 258 به سند معتبر از ابو الحمزه ثمالى روایت کرده که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در زیارت عمویش عباس (ع) فرمود: اءشهد لک بالتسلیم و التصدیق و الوفاء و النصیحة لخلف النبى صلى الله علیه و آله المرسل و البسط المنتخب و الدلیل العالم و الوصى المبلغ و المظلوم المهتضم فجزاک الله عن رسوله و عن اءمیرالمؤ منین و عن الحسن و الحسین صلوات الله علیهم اءفضل الجزاء بما صبرت و احتسبت و اءعنت فیعم عقبى الدار. لعن الله من قتلک و لعن الله من جهل حقک و استخف بحرمتک و لعن الله من حال بیتک و بین ماء الفرات ؛ گواهى مى دهم براى تو که حضرتت مقام تسلیم و تصدیق و وفا دارى و خیر خواهى را در حد کمال داشتى نسبت به حضرت حسین فرزند پیغمبر صلى الله علیه و آله و سبط برگزیده رسول و رهبر داناى خلق و وصى پیغمبر و رساننده حکم خدا (و ارکان و حقایق احکام دین ) به خلق ؛ آن امام مظلوم جور و جفا کشیده (از ظالمان است ). پس خدا تو را از جانب رسولش و از جانب امیر المومنین و از جانب حضرت حسن و حسین صلوات الله علیهم،  بهترین پاداش را عطا کند، به واسطه آن صبر و تحمل مصایبى که در یارى برادرت کردى ، پس دار سعادت عقبى ترا نیکوست . خدا لعنت کند کسى را که تو را به قتل رسانید و خدا لعنت کند کسى را که حق تو را ندانست و حرمتت را شکست و خدا لعنت کند کسى را که بین تو و آب فرات حایل گردید (و تو را از آب رسانیدن به تشنگان حرم حسین منع کرد).

مقام تسلیمی که در این عبارت بر وجود آن در حضرت عباس شهادت می دهیم ، غایت درجات ایمان است؛ زیرا ایمان در حد کمال و غایت خویش به شکل تسلیم ظهور و بروز پیدا می کند. از این روست که اسلام واقعی و ایمان را یکی دانسته اند و حضرت ابراهیم (ع) خود را اول المسلمین می داند که بر اسلام و تسلیم بوده است؛ زیرا وی در میان همه پیامبران به مقامات عالی رسید و اولین امام بوده است که خداوند وی را بدان مقام و منزلت به سبب تسلیم نایل نموده است. انسان اگر بخواهد به قرب الهی دست یابد می بایست در برابر اوامر و نواهی خداوند تسلیم محض باشد. به هر حال مقام تسلیم برترین درجات قرب الهی است که خاص پیامبران و بندگان صالح خداوندی است.

دیگر ویژگی وی تصدیق است. در این سلام بر آن حضرت(ع) گواهی می دهیم که او اهل تصدیق بوده است. خداوند در آیاتی از قرآن پیامبران بزرگ خویش را به عنوان نام مشرف فرموده است و آنان را مصدق و تصدیق کننده معرفی کرده است.

وی در وفا نیز در اوج بوده است و غایت وفاداری را نشان داده است. از این روست که به عنوان یکی از چهار ویژگی آن حضرت مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. در زیارت آن حضرت (ع) است که " وأوفى جزاء أحـد ممِّن وفى ببیعَتِهِ واستَجابَ لهُ دَعوَتَهُ وأطاعَ ولاةَ أمِرِه ؛ تو وفادارترین کس در بیعت بودی و دعوت امام حسین (ع) و مولا را اجابت کرده و امرش را اطاعت نمودی.

همان تسلیم موجب شده است تا وی هم چنین اهل نصحیت صادق باشد و ما او را به نصحیت گری بشناسیم. نصحیت وی همانند دیگران نبوده است که از سر عافیت طلبی و یا دلسوزی کلامی می گویند و حرکتی نمی کنند. نصحیت آن حضرت به همه امت بوده است که می بایست در برابر امام خویش چگونه اهل تسلیم و تصدیق و وفا به پیمان باشند. بنابراین او تجلی آیات الهی است و مصداق اتم و اکمل برادری ایمانی و اطاعت از ولایت امر است که خداوند در قرآن به اطاعت مطلق ایشان فرمان داده است و آنان را به همین اطاعت مطلق به عصمت ستوده و یاد کرده است. از این روست که در بیان مفهوم نصحیت در متن زیارت آن حضرت (ع) آمده است: أشهدُ وأشهِدُ الله أَنَّک مَضیتَ على ما مَضى بهِ البدریّونَ والمجاهدونَ فی سَبیل الله ، المناصِحوُن لَهُ فی جِهادِ أعِدائهِ المُبالِغونَ فی نُصرَةِ أولیائهِ الذّابّونَ عن أحبّائهِ؛ تو همانند اصحاب بدر و مجاهدان در راه خدا عمل کردی و چون ایشان در جهاد با دشمنان نصحیت کردی و در نصرت یاران مبالغه کردی و در دفاع از دوستانش تلاش نمودی.

بنابر این باید گفت که امام صادق (ع) در این سلام خاص خود، عمویش عباس (ع) را به صفاتی ستوده است که بیانگر کرامت و شرافتی است که خداوند انسان را بدان کرامت و بزرگواری بخشیده است.


88/11/15::: 3:59 ع
نظر()