تکوین ناظر به سنت های الهی در خلقت است؛ زیرا خدا انسان یا دیگر آفریده ها را بر اساس مقدراتی خلق کرده که می بایست در آن مسیر به کمال تعیین شده خویش برسند. از نظر قرآن، هر موجودی بر اساس حکمت و مشیت الهی بهره مند از هدایت های فطری و تکوینی و خلقی است.(طه، آیه 50)
اما هدایت تشریعی، هدایتی است که افزون بر هدایت فطری تکوینی برای کسانی خواهد بود که بر اساس هدایت الهی تکوینی رفتار و عمل کرده اند و بر خلاف فطرت نرفته اند. این گونه است که بهره مند از هدایتی می شود که در قالب وحی به انسان می شود.(بقره، آیات 2 و 3 و 38)
از نظر قرآن، انسان هدایت تکوینی را که فطری است، تبدیل نمی کند، بلکه آن را دفن و دسیسه می کند(شمس، آیات 7 تا 10)؛ پس اختیاری نسبت به هدایت تکوینی ندارد تا آن را بپذیرد یا نپذیرد؛ بلکه تنها آن را در خودش دفن و دسیسه می کند؛ اما می تواند هدایت تشریعی را بپذیرد یا نپذیرد که البته با عدم پذیرش آن می بایست از پیامدهای عدم پذیرش یعنی غضب در دنیا و آخرت و آتش دوزخ آن بپذیرد.
هم چنین از نظر قرآن، کسی که هدایت های تکوینی و تشریعی را در خود با ایمان بروز دهد، از یک هدایت تکوینی ثانوی به عنوان هدایت پاداشی بهره مند می شود که همان نور الهی است که در جان آدمی روشن می شود که او را در دو سرا هدایت و راهنمایی می کند.(تغابن، آیه 11؛ انعام، آیه 122؛ حدید، آیه 13)
البته باید توجه داشت که بهره مندی از هدایت تکوینی پاداشی تنها در گرو ایمان نیست، بلکه ایمان همراه با عمل صالح و حسنات است.
هم چنین بهره مندی از آثار اخروی ایمان و عمل صالح به آن است که حسنات را انسان به صحنه آخرت بیاورد و در میان راه نابود و احباط نکند؛ چنان که خدا می فرماید: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ؛ هر کسی حسنه ای را با خود بیاورد.(انعام، آیه 160)