وقتی انسان چیزی را تجربه می کند، می تواند درباره آن در قالب نفی، اثبات یا شک نظر قطعی در محدوده تجربیات بدهد که از آن به تجربیات مبتنی بر استقصای ناقص تعبیر می شود. مثلا پزشکی با تکرار تجربیات در آزمایشگاه یا محیط بیرونی نسبت به تاثیر دارو بر بیماری تحقیق و پژوهش می کند و بر او معلوم می شود که مثلا فلان دارو می تواند فلانی بیماری را درمان کند. در این جا به او شکل اثباتی نظریه خویش را مطرح می کند؛ چنان که بر اساس تکرار تجربیات به نتیجه ای دیگر می رسد و در قالب نفی می گوید: فلان دارو در درمان فلان بیماری تاثیری ندارد.
اما آیا دانشمند علوم تجربی می تواند چیزی را نفی یا اثبات کند که بیرون دایره تجربه است، و مثلا بگوید: دعا، صدقه، توسل و مانند آن ها در درمان یا عدم درمان فلان بیماری تاثیر دارد یا ندارد؟
به نظر می رسد که علم تجربی تنها در محدوده تجربیات محسوس خویش می تواند اثبات یا نفی داشته باشد؛ و در بیرون از دایره تجربیات اصلا نمی بایست اثباتا یا نفیا ورود پیدا کند؛ زیرا ابزار و اسباب برای تشخیص صحت و عدم صحت ندارد تا بتواند بگوید که دعا و صدقه تاثیر دارد یا ندارد؟
حتی به نظر می رسد که حق ندارد در این موارد بگوید که من تجربه گرا در باره تاثیر دعا و عدم تاثیر آن شک دارم؛ زیرا وقتی بیرون از دایره تجربیات قرار می گیرد ، همان طوری که اثبات و نفی نمی تواند بکند، هم چنین حق ندارد بگوید من در تاثیر دعا و عدم تاثیر آن شک دارم.
بر این اساس، اگر کسی در پیری یا نازایی با دعا بخواهد بچه دار شود، نمی تواند پزشک تجربی بگوید که دعا تاثیر دارد یا ندارد یا درباره تاثیر آن شک دارم؛ زیرا این امور بیرون از دایره معلومات او قرار می گیرد و پزشک صادق کسی است که بگوید درباره این امور من نمی توانم هیچ نظری بدهم.
پس تجربه گرایان باید به همان محدوده معلومات و ابزارهای آن بسنده کنند و در اموری که بیرون از دایره ابزارها و اسباب خودشان هستند، راه سکوت را در پیش گیرند و هیچ سخنی در راستای اثبات، نفی یا شک بر زبان نرانند؛ زیرا ورود این افراد به حوزه های بیرون از تجربیات به معنای ورود جاهلان و نادانان در امری است که به حوزه علمی و معلوماتی آنان هیچ ارتباطی ندارد. پس همان طوری که غیر دانشمندان نمی توانند در علوم تجربی سخنی به زبان آورند؛ زیرا معلومات و ابزارهای آن را ندارند؛ هم چنین دانشمندان علوم تجربی درباره امور غیر تجربی هم چون فلسفه، وجود خدا، وجود عوالم غیر مادی، موجودات غیر مادی، تاثیر یا عدم تاثیر امور معنوی در عالم مادی نمی بایست سخنی در قالب تایید یا انکار یا شک بر زبان برانند؛ زیرا هر سخنی از سوی آنان به معنای سخن نادان و بی خرد در امری است که هیچ ربطی به حوزه دانشی او ندارد.