جامعه جهلی، جامعه ظنی و بی قانون است.
در قرآن عقل و جهل در تقابل هم است. از این روست که جامعه را به دو دسته جاهلی و عاقلی بخش می کند.
جامعه جاهلی در اندیشه و فکر بر اساس ظن و گمان عمل میکند و علم قطعی و برهانی بر آن حاکم نیست؛ و از نظر عمل نیز بر اساس هواهای نفسانی عمل می کند و از قوانین حقیقی پیروی نمی کند، چنان که خدا می فرماید : إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ؛ اینان فقط از پندار و گمان بی پایه و هواهای نفسانی پیروی مى کنند .(نجم، آیه 23)
از همین رو، رفتارهای امت جاهلی بر اساس شبهه های علمی نسبت به حق و شهوت عملی در عمل است و اگر ترس از مجازات و محرومیت نباشد به هر شکلی شده، قوانین را دور می زنند و اهل فجور هستند. (قیامت، آیات 1 تا 5)
در برابر جامعه عاقلی، در اندیشه بر اساس علم و یقین قطعی و عمل بر اساس قوانین حقیقی عمل میکند، نه ظن و هوای نفس. پس به جای نام های تهی و بی معنی و ارباب های گوناگون امت جاهلی (نجم، آیه 23)، از خدا و قوانین الهی، و نه خود در آوردی نفسانی پیروی می کنند، چنان که خدا می فرماید : وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى?؛ و اما کسی که از مقام و منزلت پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است (نازعات، آیه 40)