سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را از توحید و عدل پرسیدند ، فرمود : ] توحید آن است که او را به وهم در نیارى و عدل آنست که او را بدانچه درخور نیست متّهم ندارى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :366
کل بازدید :2031497
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/1/10
1:8 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

از نظر قرآن، انسان به عنوان خلیفه الله جانشین خدا است. هر چند که انسان کامل به سبب مظهریت در تمامیت اسماء بهره ای بیش تر می برد و از همین روست که کتاب مبین و لوح محفوظ(حدید، آیه 23؛ نباء، آیه 29؛ یس، آیه 12)  الهی که نرم افزار تولیدات هستی است، در اختیار انسان کامل و خلیفه الله کامل قرار می گیرد و اوست که احکام تولید فعلی و ظهوری را در شب قدر امضاء می کند (قدر، آیات 1 تا 5؛ دخان، آیات 1 تا 4) و در طول سال از سوی فرشتگان از آن کتاب استنساخ شده(جاثیه، آیه 29) و آن برنامه نرم افزاری به شکل حقایق خلقی و امری در هستی ایجاد و انشاء می شود؛ ولی با این همه هر فرد انسانی به میزان ظهور اسمایی، از خلافت الهی در محدود همان اسمای ظهوری برخوردار است. از این مساله به عنوان خلافت عمومی انسان در تفاسیر یاد شده است.

هم چنین از نظر قرآن، انسان در یک دوره فشرده کوتاه مدت در عصر هستی پدید آمده و در یک مدت کوتاه لازم است تا در دوره فشرده پودمانی از دو جهت نظری و عملی مظهریت خود را بیاموزد و نشان دهد. این دوره کوتاه مدت در زمین است.(عصر، آیات 1 تا 3؛ بقره، آیه 30) البته دراین دوره همه وسایل برای ظهور و مظهریت اسمایی فراهم است و انسان خود به اختیار می تواند مظهریت هر یک از اسمای جلالی و جمالی(اکرامی) را بیاموزد و فعلیت و ظهور بخشد تا این گونه به عنوان مظهر هر اسمی به ربوبیت و پروردگاری بپردازد.(آل عمران، آیه 79؛ بقره، آیه 138)

پس از این دوره کوتاه مدت که سخت ترین و بدترین دوران بشریت است؛ زیرا به اراده و انتخاب در چارچوب مشیت دوگانه الهی می تواند سعادت و شقاوت را انتخاب کند و خود را مظهر جلال یا جمال البته در حد کمال قرار دهد.(انسان، آیه 3؛ بلد، آیه 10) از آن جایی که هر فرد انسانی از نظر قرآن، خود نوع بلکه جنس منحصر بفرد است که مصداق دیگری ندارد، هر انسانی مظهر خدایی می شود که در قیامت ملکوت آن به نمایش گذاشته می شود. بنابراین، هر کسی در قیامت در سرزمینی قرار می گیرد که خود همه چیزش را خلق می کند و می آفریند؛ از این روست هر کسی خدایی تنها در سرزمین خویش است.(مریم، آیه 80 و 95)

بنابراین در این ساهره قیامت که هر کسی وحشت زده و تنها در بیابانی قیعان و سرزمینی عریان قرار دارد که وسیع و هموار بی هیچ پستی و بلندی است(طه، آیات 106 تا 18؛ نازعات، آیه 14)، بر سر سفره اعمال خویش می نشیند. پس به عنوان مظاهر اسمای اکرامی یا همان جمالی، به خلقت و آفرینش بهشت خویش اقدام می کند و همه چیز را می آفریند که بدان نیاز دارد. چیزهایی که می آفریند بر اساس توانمندی هایی است که در عصر زمین به دست آورده است. پس به هر میزانی که اسمای الهی در خود ظهور بخشیده هم از نظر کمی و هم کیفی، توانایی دارد که عوالم هشت گانه، بهشتی را برای خویش می سازد و خدا و مالک آن بهشت می شود. البته خدا سبحان او را یاری می رساند و به فضل خویش زیادتی می بخشد تا از نظر کمیت و کیفیت بهشت بهتری را برای خویش بسازد.(ق، آیه 35)

اما کسی که مظهر اسمای جلالی خدا شده است، در آن سرزمین عریان و بیابان هموار، برای خویش دوزخی می سازد که در قالب و چارچوب یکی از عوالم هفتگانه دوزخی است. از آن جایی که در مجازات تنها «جزاء وفاق»(نباء، آیه 26) است، خدا در حق این بدبخت، چیزی را نمی افزاید همان طوری که تخفیفی را هم نمی دهد.(بقره، آیه 162)

از همین روست که خدا بارها در قرآن به انسان هشدار می دهد که زندگی کوتاه خویش در عصر زمین را کم اهمیت و بی ارزش ندانند؛ زیرا دراین دوره کوتاه ، ابدیت خویش را می سازند و نمادی از بهشت یا دوزخ می شوند.

به سخن دیگر، هر کسی بر اساس توانایی هایی که به عنوان مظاهر اسمای الهی کسب می کند، در قیامت بروز و ظهور می کند. در قرآن در تبیین این که هر کسی سر سفره اعمال دنیوی خویش نشسته است می فرماید:

  1. احضار اعمال: هر کسی اعمال خویش را آن جا احضار می کند و می بیند: عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ؛ هر نفس بداند چه احضار و فراهم کرده است.(تکویر، آیه 14) این علم همانند علم الهی علم حضوری و شهودی است نه حصولی؛ پس علم به معنای دیدن است نه دانستن. پس انسان هر چیزی را که کاشته این جا می بیند و بر سر سفره عمل خودش است.

  2. حضور اعمال: به این معنا که هر عملی که انسان انجام داده در قیامت آن را حاضر می یابد و ملکوت آن را می بیند. این حضور به معنای داشتن است؛ یعنی همه هستی او را در بر می گیرد و حقیقت شخص و محیط زیست او را شکل می بخشد. خدا می فرماید:وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا ؛ و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده مى ‏شود آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک مى ‏بینى و مى‏ گویند اى واى بر ما این چه نامه‏ اى است که هیچ کار کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته جز اینکه همه را به حساب آورده است و آنچه را انجام داده‏ اند حاضر یابند و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمى دارد.(کهف، آیه 49)

  3. اعمال حاضر شده : از نظر قرآن این گونه نیست که کسی نخواهد اعمالش را نبیند و ملکوت آن را در قیامت مخفی کند، چون قانون قیامت این است که هر چیزی که در دنیا انجام شده با خود صاحب عمل حاضر می شود ؛ چرا که جزو ذات و ذاتیات اوست و بیرون از او نیست که بتوان جدایی و تفکیک انداخت؛ کسی که شاکله وجودی اش را اعمالش شکل داده، نمی تواند هرگز از ذاتی و ذاتیات خویش جدا شود. از همین روست که خدا می فرماید:یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ؛ روزى که هر کسى آنچه کار نیک به جاى آورده و آنچه بدى مرتکب شده حاضر شده مى یابد و آرزو مى ‏کند کاش میان او و آن کارهاى بد فاصله‏ اى دور بود و خداوند شما را از کیفر خود مى‏ ترساند و در عین حال خدا به بندگان خود مهربان است. (آل عمران، آیه 30)

  4. احضار آثار عمل: از نظر قرآن، هر عملی در دنیا آثاری دارد که می تواند خوب و بد باشد؛ بنابراین، نه تنها انسان نتیجه مستقیم عمل خویش را حاضر می بیند، بلکه آثار اعمال خویش که به شکل سنت و یا باقیات صالحات یا باقیات طالحات در آمده را نیز می بیند. خدا می فرماید: إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَ نَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ؛ آرى ماییم که مردگان را زنده مى‏ سازیم و آنچه را از پیش فرستاده‏ اند با آثار و اعمال شان درج مى ‏کنیم و هر چیزى را در کارنامه‏ اى روشن برشمرده‏ ایم. (یس، آیه 12) و نیز در جایی دیگر می فرماید:عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ؛ هر نفسى آنچه را پیش فرستاده و بازپس گذاشته بداند. (انفطار، آیه 5) از نظر قرآن این علم همان علم حضوری و شهودی در ذات و بیرون خودش است که می بیند و از آن جدایی ندارد و همراه و لازم او خواهد بود.

بنابراین، هر کسی خودش است که سرنوشت و «طائره» خویش را می سازد و رقم می زند. بنابراین، باید گفت: قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِنْ ذُکِّرْتُمْ؛ طائره خوب و بد شما با خودتان است اگر تذکر می یافتید.(یس، آیه 19)


97/5/17::: 8:53 ص
نظر()