سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که اندیشه اش را به کار اندازد، به پاسخ خود می رسد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :196
بازدید دیروز :283
کل بازدید :2031311
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/1/9
2:20 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خدا هماره در تجلیاتی نوین و جدیدی بروز و ظهور می کند و از آن جایی که تکرار در تجلی نیست، هر زمانی تجلی دارد که پیش از آن نداشته است. این بدان معنا است که خدایی که از طریق آیات و نشانه ها می شناسیم ، به سبب ظهور در تجلیات نوین هماره برای آدمی تازگی خواهد داشت و معرفت انسان نسبت به خدا در هر تجلی دگرگون یافته و افزایش می یابد حتی اگر آن انسان حضرت محمد(ص) باشد که در مقام «قاب قوسین او ادنی» در اوج مراتب تدنی و قرب نشسته باشد و مظهر همه تجلیات نخستین خدا باشد؛ زیرا خدا در هر اسم جدیدی تجلی کند اولین تجلی آن در حقیقت محمدی (ص) است.

به هر حال، خدا هماره به سبب آن که هماره در شانی دیگر به سبب نیازهای جدید و نوشونده هستی است و بروز و ظهور تازه و نوینی دارد: یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛ هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست مى ‏کند هر زمان او در کارى است. (الرحمن ، آیه 29) به طور طبیعی خدای تازه و نوشونده ای از جهت ظهور اسمایی و هم چنین از نظر مظاهر و تجلیات و هم چنین از نظر عارف ناظر است.

با توجه به این که خدا هماره در خلقت و تجلیات ابداعی و نوآوری ابتکاری است: بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ پدید آورنده ابتکاری و بی سابقه آسمانها و زمین است و چون به کارى اراده فرماید فقط مى‏ گوید : موجود باش! پس فورا موجود مى ‏شود.(بقره، آیه 117) هم چنین در خلق چیزهای جدیدی است که ما نمی دانیم: وَیَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ.(نحل، آیه 8) به طور طبیعی، آیات جدید و مظاهر جدیدی نیز خواهد بود. این بدان معنا است که از نظر عارف ناظر، خدایی که پیش از این می شناخت با سبب مظاهر جدید و تجلیات نوین، خدایی تازه خواهد بود.

البته از نظر آموزه های وحیانی، هر کسی بر اساس معرفت و شناخت خویش حقیقت خدا را در سطح خویش می شناسد و حقیقت وجودی مطلق خدا دور از دسترس است؛ از این رو، از این مرتبه که بیرون از شناخت حتی برترین آفریده های هستی و نزدیک ترین آن ها یعنی محمد مصطفی (ص) است، خود را برحذر می دارد و می فرماید: وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ؛ خدا شما را از ذات خویش برحذر می دارد.(آل عمران، آیات 28 و 30) این تحذیر تنها تشریعی نیست، بلکه تکوینی و بیرون از دسترسی است؛ زیرا چیزی که محاط است، نمی تواند محیط باشد و خدای محیط بیرون از احاطه انسان حتی معرفت نسبت به او است.

بر همین اساس امام باقر(ع) می فرماید: کُلَّ مَا مَیَّزْتُمُوهُ بِأَوْهَامِکُمْ فِی أَدَقِّ الْمَعَانِی فَهُوَ مَخْلُوقٌ مَصْنُوعٌ مِثْلُکُمْ مَرْدُودٌ إِلَیْکُمْ؛ هر چیزی که شما با قوه وهم برتر از خیال خویش در دقیق ترین معنای خدا را بدان توصیف و تمیز دهید، آن خدا مخلوق و مصنوع شما و از جنس خودتان است و به سوی شما رد می شود.(بحارالانوار، ج66 ص293)

به هر حال، خدایی که از طریق آیات و نشانه ها و وهم کم تر از عقل مطلق شناخته می شود، خدایی خالق نیست، بلکه خدای مخلوق است؛ تنها زمانی خدای خالق را می توان شناخت که خود خدا هم چون سوره توحید یا مخلصون توصیف کرده باشند که در مرتبه مظهریت نخست هم چون معصومان (ع) هستند. خدا در این باره می فرماید: سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَإِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ؛  خدا منزه است از آنچه در وصف مى ‏آورند به استثناى بندگان خالص شده خدا آن را توصیف می کنند.(صافات، آیات 159 و 160)

از نظر جنیان مومن نیز خدایی قابل عبادت و پرستش است که در مقام پروردگاری و ربوبیت با توجه به سوال نوشونده موجودات هستی ، تجلیات غیر تکراری و جدید شونده داشته باشد، بی آن که در این تجدید تجلیات نیاز به همسری از جنس زن یا فرزند داشته باشد؛ زیرا انسان ها به طور طبیعی بقای خویش را در نسلی می دانند که با زن و فرزندی تجدید می شود. از این روست که نیازمند تجدید و نوشوندگی از طریق نسلی با همسر و فرزندان به ویژه ذکور و پسر دارند. جنیان مومن می گویند: وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا؛ و این که خدای تعالی جد پروردگار ما است بی آن که همسری و فرزندی داشته باشد. (جن، آیه 3)

واژه جدّ از جدد مانند جدید در برابر قدیم به معنای نوشونده؛ و نیز زمین هموار و سفت که حرکت در آن آسان است. جدّ و اجداد کسی است که تجدید بقای خویش را در فرزند و نوه می بیند. البته در مجاز به شخص بلند مرتبه و والا مرتبه است. در آیه «جدّ ربنا» می تواند اضافه صفت به موصوف یا اضافه باشد. از آن جایی که ادامه آیه در نفی همسر و فرزند برای ادامه بقا است؛ جدّ در این آیه به معنای نوشوندگی است که پروردگار با تجلیات اسمایی به عنوان ربوبیت دارد. بنابراین، خدایی که جنیان مومن به آن اعتقاد دارند، در عین بلند مرتبگی و تعالی ، پروردگاری است که در تجلیات خویش با توجه به مقام ربوبیت، دایم در حال نوشدن است بی آن که به شریکی از همسر و فرزند برای بقا و نوشوندگی نیاز داشت باشد؛ پس این پروردگار بیرون از دایره نوشوندگی انسان و جن عمل می کند و از این جهت از صفات انسانی و جنی بیرون است؛ زیرا انسان ها برای تجدید و نوشوندگی به همسر و فرزند نیاز دارند.

از نظر جنیان مومن که مورد تایید قرآن قرار گرفته است، خدای تعالی در مقام پروردگاری دایم در تجلیات تجدید شونده و نوینی است. پس عارف نیز با درک چنین خدایی و دریافت چنین تجلیاتی در خود و آفاق، به تجدید خدایی شناسی می پردازد و خدایی تازه را در هر تجلی می پرستد که در تجلی پیشین بر وی آشکار نبود. از این رو می تواند بگوید:

بیزارم از آن کهنه خدایی که پرستی

هر لحظه مرا تازه خدای دگرستی