سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ بندگان نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، کسی است که نسبت به خانواده اش بخل ورزد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :74
بازدید دیروز :568
کل بازدید :2038322
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/2/7
1:51 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

در هستی شناسی قرآن، از دو نظام سخن به میان می آید که از آن به تعبیر قرآنی به عنوان نظام امری و نظام خلقی یاد می شود. خدا می فرماید: أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ؛ برای خداوند خلق و امر است.(اعراف، آیه 54)

نظام امری نظامی مقدم بر نظام خلقی است؛ زیرا خلق چیزی جز تجلیات همان امر نیست؛ آن امری الهی در همه هستی در جریان است و با توجه به ساختار هستی تنزلاتی دارد؛ چنان که خدا می فرماید: اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا ؛ خدا همان کسى است که هفت آسمان و همانند آنها هفت زمین آفرید. امر  در میان آنها فرود مى ‏آید تا بدانید که خدا بر هر چیزى تواناست و به راستى دانش وى هر چیزى را در بر گرفته است. (طلاق، آیه 12)

از نظر قرآن، امر و خلق به دست خدا است؛ هر چند که انسان ها در امور خلقی به اذن مشیتی و حکمت الهی دخالت می کنند و تصرفاتی دارند، اما در نظام امری هیچ دخالتی ندارند؛ چنان که می فرماید: ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا یَغْشَى طَائِفَةً مِنْکُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیَّةِ یَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَیْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ مَا لَا یُبْدُونَ لَکَ یَقُولُونَ لَوْ کَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِیَبْتَلِیَ اللَّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ؛ سپس خداوند بعد از آن اندوه آرامشى به صورت خواب سبکى بر شما فرو فرستاد که گروهى از شما را فرا گرفت و گروهى تنها در فکر جان خود بودند؛ و در باره خدا گمانهاى ناروا همچون گمانهاى دوران جاهلیت مى ‏بردند. مى گفتند: آیا ما را در این امر اختیارى هست؟ بگو : همه امر یکسر به دست ‏خداست. آنان چیزى را در دلهایشان پوشیده مى‏ داشتند که براى تو آشکار نمی کردند. مى گفتند: اگر ما را در این امر اختیارى بود، در اینجا کشته نمى ‏شدیم. بگو: اگر شما در خانه ‏هاى خود هم بودید کسانى که کشته شدن بر آنان نوشته شده، قطعا با پاى خود به سوى قتلگاههاى خویش مى ‏رفتند؛ و اینها  براى این است که خداوند آنچه را در دلهاى شماست در عمل بیازماید؛ و آنچه را در قلبهاى شماست پاک گرداند و خدا به راز سینه‏ ها آگاه است. (آل عمران، آیه 154)

امر الهی بیرون از دایره خلق بوده و همین موجب می شود تا نه تنها در اختیار و سلطه انسان در نیاید، بلکه بیرون از دایره علم علت شناسی در آید معلول را با علت یا علت را با معلول می شناسد. همین مطلب را قرآن در آیه 31 سوره رعد تبیین کرده و فرموده است: لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعًا؛ همه امر فقط در دست خدا است.

از جمله امر الهی می توان به روح اشاره کرد که خدا درباره آن می فرماید: وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا ؛ و در باره روح از تو مى ‏پرسند؟ بگو روح از سنخ امر پروردگار من است؛ و به شما از دانش جز اندکى داده نشده است. (اسراء، آیه 85) پس روح همان چیزی که نفس انسانی دمیده شده از آن امر الهی است؛ چنان که خدا می فرماید: فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ؛ پس هر گاه آن انسان تسویه شد و در او از روح خودم دمیدم، پس برای او به سجده در افتید.(حجر، آیه 29؛ ص، آیه 72؛ و نیز سجده، آیه 9) این روح از امر الهی همان حقیقتی است که دارای تنزلاتی است: تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ؛در آن شب قدر فرشتگان با روح به اذن پروردگارشان براى هر امری فرود آیند. (قدر، آیه 4) همین روح مطلق که امر الهی است، در برابر خدا قیام می کنند و مطیع است و بیرون از اذن الهی کاری نمی کند؛ زیرا قوانین حاکم الهی در نشئه امر نیز حاکم است: یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِکَةُ صَفًّا لَا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ؛ روزى که روح و فرشتگان به صف مى‏ ایستند و سخن نگویند مگر کسى که خداى رحمان به او رخصت دهد و سخن راست گوید. (نباء، آیه 38)

پس نظام امری مقدم بر نظام خلقی است. در قرآن و روایات از دو قضا سخن به میان آمده که قضای نخست به نظام امری اشاره دارد و قضای دوم به نظام خلقی که در اصطلاح نظام قدری نیز گفته می شود، اشاره دارد؛ زیرا قضای امری کلی است؛ در حالی که قضای دوم محدود به مقدرات الهی و هندسی شده است و اندازه دارد.

خدا درباره قضای امری می گوید: بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛ او پدید آورنده آسمانها و زمین است و چون به امری اراده فرماید، فقط مى‏ گوید: باش پس فورا  مى ‏شود. (بقره، آیه 117) پس امر الهی در قالب قضای کلی انجام می شود و تحقق می یابد، بی آن که نیازمند اسبابی باشد؛ چرا که این امر باطن ملک یعنی ملکوت هر چیزی است: إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ چون به چیزى اراده فرماید امرش این بس که مى‏ گوید: باش! پس بى ‏درنگ مى ‏شود؛ پس پاک و منزه  است آن کسى که ملکوت هر چیزى در دست اوست؛ و به سوى اوست که بازگردانیده مى ‏شوید. (یس، آیات 82 و 83)  

در باره قضای قدری نیز می فرماید: اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ؛ خدا نفس مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‏ ستاند و نیز نفس و روانی را که در موقع خوابش نمرده است قبض مى ‏کند. پس آن نفسى که مرگ را بر او واجب کرده و قضا شده را نگاه مى دارد و آن دیگر نفسها را تا هنگامى معین و اجل مسمای آنها به سوى زندگى دنیا بازپس مى‏ فرستد.(زمر، آیه34) همین قضای الهی در امر خلقی و قدری در آیات دیگر نیز آمده است: فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ؛ پس از میان مردان کسی است که مرگش رسیده است.(احزاب، آیه 23)

امام رضا علیه السلام در ضمن حدیثی به یونس بن عبدالرّحمان می گوید: «فَتَعْلَمُ مَا الْقَدَرُ؟ قُلْتُ: لَا. قال: هِیَ الْهَنْدَسَةُ وَ وَضْعُ الْحُدُودِ مِنَ الْبَقَاءِ وَ الْفَنَاءِ ... ثم قال: وَ الْقَضَاءُ هُوَ الْإِبْرَامُ وَ إِقَامَةُ الْعَیْنِ. ؛ آیا می دانی قَدَر یعنی چه؟ می گوید: نمی دانم. فرمود: قَدر هندسه و اندازه است. و نیز هندس? عبارت است از وضعیت حدود اشیاء در بقای شان و در تحول شان... سپس فرمود: و قضاء عبارت است از اِبرام (ابرام و قطع بخشی قَدَرها) و برپاداشتن عین یعنی عین اشیاء.(اصول کافی ، ج 1 ، ص 158 ط دار الاضواء.)

باید توجه داشت که تنزل امری از نظام امری به نظام خلقی همانند چیزی شگفت است که جز از آن به «انشاء» نمی توان یاد کرد؛ چنان که هنگام دمیده شدن روح امری به کالبد انسانی و تنزل روح امری به نفس انسانی خدا این تعبیر را در قرآن به کار برده است: ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ؛ سپس انشا و ایجادی می کنیم او را خلقت دیگر.(مومنون، آیه 14) پس اگر تا پیش از این از روح نباتی یا حیوانی سود می برد در یک انشاء و ایجاد خلقت انسانی گرفته است و دیگر نفس او انسانی می شود. این انشاء در عوالم در قیامت نیز اتفاق می افتد، مثل انشاء حورالعین که از خاک بهشت به ایجاد و انشاء الهی پدیدار می شود: إِنَّا أَنْشَأْنَاهُنَّ إِنْشَاءً.(واقعه، آیه 35)

باید توجه داشت که از منظر قرآن، همه مخلوقات جهان هستی در دنیا و آخرت بازتابی از همان امر الهی و تنزلات آن است. بر همین اساس باید گفت که ماده اولیه جهان و کهشکان هیچ نیست، بلکه از امر الهی است. از این روست که حضرت فاطمه (س) فرمودند: إبتدع الأشیاء لا من شیء کان قبلها؛ خدا نوآوری کرد همه چیزها را نه از چیزی که پیش از آن بود.

باید توجه داشت که نقیض «من شیء» ، «من لا شیء» نیست، بلکه نقیض «من شیء» ، «لا من شیء » است . اگر خدای سبحان، عالم را «من شیء» خلق کند، همان محذور است . اما «من لاشیء» محذور دیگری دارد ، ولی چون نقیض هر چیزی رفع اوست پس نقیض «من شیء » ، «لامن شیء» است نه «من لا شیء» ، چون «من لاشیء» عدم و ملکه است، و عدم و ملکه هرگز سلب و ایجاب نیست و در خطبه نورانی علوی صلوات الله علیه آمده است که : «الحمد لله الواحد الاحد الصمد المتفرد الذی لا من شیء کان و لا من شیء خلق ما کان؛ سپاس خداوند یکتای یگانه بی نیاز تنها را سزاست که از «لامن شیء» بود و از «لامن شیء» موجودات را پدید آورد.(اصول کافی ج ، ص 136) بنابر این آنچه از معنای «لا من شیء» فهمیده می شود این است که خداوند این دنیا را از چیز خاصی خلق نکرده که این چیز خاص امر وجودی یعنی شیء باشد، یا عدمی یعنی لا شیء باشد، بلکه بدون سابقه قبلی آنرا آفریده «لا من شیء».

باید توجه داشت که امر الهی «شیء» نیست، بلکه خلق الهی «شیء» به این معنا است. بر این اساس، چیزهایی که در هستی ایجاد و خلق می شود، به امر الهی در نظام دیگری وابسته است؛ زیرا این اشیاء همان تنزلات امر الهی است.


96/10/27::: 4:22 ع
نظر()