امام صادق(ع) خطاب به یکی از مدعیان فتوا بر اساس تفسیر قرآن و آموزه های آن می فرماید: مَا وَرَّثَکَ اللَّهُ مِنْ کِتَابِهِ حَرْفا؛ خدا حتی یک حرف از کتاب قرآن به تو ارث نداده است.(کافی، ج 8، 311) در حالی که خدا به پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت تعلیم داده است: وَ عَلَّمْتَنَا(ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 91)
از این سخنان به دست می آید که علم به دو دسته اصلی علم ارثی و علم دراستی تقسیم می شود.(آل عمران، آیه 79)
در ارث اموال باید مورث بمیرد تا وارث ارث ببرد، در ارث معنوی باید وارث بمیرد تا علم معنوی را به ارث ببرد. از این روست که رسیدن به کشف و شهود با مردن اختیاری است که هواهای نفسانی در آن می میرد و قلب زنده می شود: مُوتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا(بحار الانوار، ج 72، ص 59) در چنین حالتی می فرماید: قَدْ أَحْیَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ؛ عقلش را زنده کرد و نفس خویش را میراند.(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 11، ص 127) وقتی عقل احیاء و زنده شود، چنین قلبی بنده خدای رحمان شده و در مقام عبدالرحمن و عبادالرحمن ظاهر می شود و بهشت را برای خود کسب می کند: العقل مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَان وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجنان.(کافی، ج 1، ص 11)
از نظر آموزه های وحیانی قرآن کسی عالم ارثی است که صفت پیامبران را داشته باشد که مهم ترین آن ها همان خشیت علمی است. این که گفته شد: الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاء؛ عالمان وارثان پیامبران هستند،(کافی، ج 1، ص 32) یعنی عالمانی که صفات پیامبران را دارا شدند. از آیات و روایات به دست می آید که مصداق اتم و اکمل این عالمان همان معصومان(ع) هستند که راسخون در علم الهی و آشنا به محکمات و متشابهات قرآن بوده و متشابهات را به محکمات باز می گردانند و به عنوان مفسران و بیان کننده قرآن هم چون پیامبر(ص) مطرح هستند.(نحل، آیه 44 و آیات دیگر) از این روست که از القاب مهم معصومان(ع) عنوان عالم است.
پس کسی که به خود می خواند و برای خودش دکان باز کرده است، عالم ربانی نیست؛ زیرا کسی که به خود دعوت می کند و می گوید: کُونُوا عِبَاداً لِی مِن دُونِ اللّهِ؛ بندگان من باشید نه خدا(آل عمران، آیه 79) در حقیقت عالم ربانی نیست، بلکه عالم ربانی کسی که به تعلیمات الهی و درس ها و آموزه های آنان را به دیگران می رساند و آنان را به عنوان خلیفه و نماینده خدا و مظهر در ربوبیت، پروردگاری و ربوبیت می کند: وَ لکِن کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَ بِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ.(همان)
از نظر قرآن، هر چه دارید از خدا دارید: وَمَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ.(نحل، آیه 53) پس کسی نباید مانند قارون مدعی این معنا باشد که این چیزها از جمله دارایی ها را به علم خودم به دست آورده ام: إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِی(قصص، آیه 78)، بلکه این ها همه از تخویلات و عطایای الهی است: ذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ.(زمر، آیه 49) که گاه به حکمتی چون فتنه می دهد(همان) و گاه به حکمتی دیگر که معلوم ما نیست جز این که مقاصد الهی بدان تامین می شود. پس نمی توان به داشته ها و نداشته ها فخر فروخت و اندوهگین و فرحناک شد.(حدید، آیات 22 و 23؛ فجر، آیات 15 و 16)