ضرب المثلی معروف می گوید: «فلان لا یَعرفُ هِرَّهُ مِن بِرّهِ ؛ فلانی هِرّ از بِرّ تشخیص نمی دهد. « شیخ طبرسی در مجمع البیان سه وجه برای ان بیان کرده است.
لا یعرف السنور من الفاره؛ هر و بر نام دو حیوان است؛ هرّ همان گربه و برّ موش است که از نظر تعداد زیاد است؛ یعنی کسی است که بین موش و گربه فرق نمیگذارد؛
لا یعرف من یبره ممن یکرهه؛ هِرّ و بِر به معنای شرّ و خیر وسیع است؛ یعنی نمی داند چه کسی خیر وسیع می رساند و چه کسی زیان و ناخشنودی ایجاد می کند؛
لا یعرف دعاء الغنم و هو برها من سوقها؛ بِر به معنای راندن گوسفندان به سمت صحرا و هِرّ به معنای جذب گوسفندان از صحرا است. وقتی چوپانها گوسفندان را میخواهند بیاورند آهنگ و نوایی دارند که به آن هر، و وقتی گوسفندان را میخواهند به چرا ببرند یک نوای دیگری دارند که به آن بر می گویند.(مجمع البیان، ج 9، ص 411)
بابا طاهر می گوید:
خوشا آنانکه هر از بر ندانند
نه حرفی در نویسند و نه خوانند.
باید توجه داشت که واژه بر با ضم و فتح و کسر به معانی گندم و خشکی وسیع و نیکوکار بسیار آمده است؛ زیرا همه این ها دلالت بر وسعت و گستره زیاد دارد. موش نیز از نظر کثرت بسیار بر نامیده شده است.