خدا در آیات قرآنی، انسان را فقیر و خدا را غنی دانسته و فرموده است: یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ؛ اى مردم شما به خدا نیازمند و فقیر هستید و خداست که بى نیاز ستوده است. (فاطر، آیه 15)
فقیر کسی است که نیازمند و محتاج است؛ زیرا ستون فقراتی ندارد که روی پای خود بیایستد؛ و چیزی یا کسی را نیز ندارد که حاجت او را برطرف کند. پس نیازمندی است که اسباب برطرف کردن نیازش را ندارد.
اما غنی آن است که اصلا محتاج و نیازمند نیست تا بخواهد به طریقی یا چیزی یا کسی نیازش را برطرف کند؛
اما مستغنی آن است که نیازمند و محتاج است؛ ولی چیزی که نیازش را برطرف کند دارا است.
از نظر قرآن، تنها کسی که در عالم، غنی بالذات است، همان ذات اقدس الهی است. پس اگر دیگران طرفی از غنا و استغنا بستهاند به عنایت الهی است؛ یعنی فقرشان را ذات اقدس الهی با تأمین آن موردِ نیاز برطرف کرده است؛
هم چنین از نظر قرآن فقر دایمی کمال نیست؛ و باید شخص با چیزی به استغنا برسد و مستغنی شود.
البته برخی مدعی استغنا هستند و خود را مستغنی می دانند بی آن که این استغنا را با اتصال به خدای غنی حمید به دست آورده باشند؛ این خیالبافان ره به طغیان می برند خداوند می فرماید: کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ؛ حقا که انسان سرکشى مى کند همین که خود را بى نیاز پندارد. (علق، آیات 6 و 7 و نیز نگاه کنید: لیل، آیه 8؛ عبس ، آیه 5)
البته خدا گاه خود را مستغنی می نامد که این به غنای ذاتی او باز می گردد نه این که نیازی داشه باشد و آن را برطرف کند؛ چرا که خدا «غنی لا حاجه له؛ غنی است بی آن که حاجتی برایش باشد. خدا می فرماید: وَاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِیٌّ حَمِیدٌ؛ و خدا بى نیازى نمود و خدا بى نیاز ستوده است.(تغابن، آیه 6)