سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین دانش، آرامش و بردباری است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :146
بازدید دیروز :418
کل بازدید :2037826
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/2/6
8:32 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

در آیاتی قرآنی از دو نوع رویا سخن به میان آمده است: 1. رویایی که شخص در هنگام خواب و منام می بیند و رویت می کند و شخص به خود نسبت می دهد، مانند رویای حضرت ابراهیم(ع) که می فرماید: إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ؛ من در خواب چنین مى ‏بینم که تو را سر مى برم.(صافات، آیه 102) هم چنین شاه مصر می گوید: وَقَالَ الْمَلِکُ إِنِّی أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ؛ من [در خواب] دیدم هفت گاو فربه است که هفت [گاو] لاغر آنها را مى ‏خورند و هفت‏ خوشه سبز و [هفت‏ خوشه] خشگیده دیگر.(یوسف، آیه 43)؛
2. رویایی که در خواب به  شخص نشان می دهند و با آن که شخص می بیند، ولی رویت نیست؛ بلکه ارایه است. همبندان یوسف(ع) می گویند: قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّی أَرَانِی أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الْآخَرُ إِنِّی أَرَانِی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِی خُبْزًا تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ؛ یکى از آن دو گفت : به راستی که به من [به خواب] نشان دادند که [انگور براى] شراب مى‏ فشارم؛ و دیگرى گفت: به من [به خواب] نشان دادند که بر روى سرم نان مى برم و پرندگان از آن مى ‏خورند.(یوسف، آیه 36) خداوند درباره رویای پیامبر(ص) نیز می فرماید: وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ؛ آن رؤیایى را که به تو نمایاندیم جز فتنه و آزمونی برای مردم قرار ندادیم.(اسراء، آیه 60) در این آیه نیز سخن از رویت نیست بلکه سخن از ارایه و نمایاندن است.
در آیات قرآنی از سه نوع تعبیر و تاویل و تصدیق رویا سخن به میان آمده است. پس هر رویت و رویایی و دیدنی که در خواب اتفاق می افتد ممکن است با سه نوع واکنش مواجه شود:
1. تعبیر رویا با افتاء: شاه مصر می گوید: یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی رُؤْیَایَ إِنْ کُنْتُمْ لِلرُّؤْیَا تَعْبُرُونَ؛ ای درباریان سخن جدیدی درباره رویا و خواب دیدن من بگویید اگر توانایی عبور از رویا را دارید.(یوسف، آیه 43) عبور از رویا به این معنا است که از نمادهایی که در رویا دیده می شود، به آن سمت رفته و حقیقت و چهره دیگری از آن را بازگوید. در حقیقت رویایی که بیان می شود، مانند پلی است برای عبور به سمت دیگری که بدان حقیقتی تازه و جوان کشف می شود. از این روست که از افتاء یعنی بیان نکته تازه و جدید و کشف حقیقتی تازه از طریق عبور و تعبیر سخن به میان می آورد. شاه می داند که آن چه در رویا دیده نمادهایی از حقیقت است و نباید به آن نمادها بسنده کرد بلکه باید آن را پلی برای شناخت حقیقت دانست؛ البته حضرت یوسف(ع) نیز پس از تاویل رویای همبندان به این نکته توجه می دهد که آن انبایی که داشته پاسخی به استفتای همبندان  است: قُضِیَ الْأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیَانِ؛ امری که شما دو تن از من درباره آن طلب فتوا و سخن و دانش تازه و جوان داشتید، تحقق یافت.(یوسف، آیه 41) پس از نظر حضرت یوسف(ع) تاویلی انبایی که انجام می دهد، نوعی سخن جدید و جوان و مطلبی تازه است که از تاویل رویا به دست آمده است. همبند آزاد شده نیز بعدها تاویل رویا را به عنوان افتاء مطرح می کند و می گوید: یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ أَفْتِنَا؛ یوسف ای دوست راستین فتوا ده!(یوسف، آیه 46)
2. تاویل رویا با انباء: همبندان یوسف می گویند: نَبِّئْنَا بِتَأْوِیلِهِ؛ از تاویل رویا به ما نباء ده!(یوسف، آیه 36) حضرت یوسف(ع) نیز سخن همبندان را تصدیق و تایید کرده و می فرماید: نَبَّأْتُکُمَا بِتَأْوِیلِهِ ... مِمَّا عَلَّمَنِی رَبِّی ؛ به شما تاویل رویا بر اساس آن چه پروردگارم تعلیم داده انباء می کنم.(یوسف، آیه 37) از این بیان دانسته می شود که رویا همانند امری است که باید نمادهایش را به حقیقتی بازگرداند و تاویل برد. پس باید آن را هم چون ضمیری دانست که مرجعی دارد و باید آن را به حقیقت ارجاع داد و بازگرداند؛ زیرا تاویل از «اول» به معنای بازگرداندن است. از نظر حضرت یوسف(ع) رویای دیده شده در خواب حقیقتی دارد که باید آن دیده شده را به آن حقیقت بازگرداند. پس نمادها بازگرداندن و سپس نیازمند انباء و اخبار از سوی تاویل گر است. البته آن حضرت(ع) و همبندان بر این باورند که رویا قابل تاویل و انباء پس از آن است و می تواند حقایقی را در خود داشته باشد که اخباری مهم از گذشته و آینده است. از این روست که از آن به انباء و نباء تعبیر می کنند. البته حضرت یوسف(ع) افزون بر انباء به این نکته نیز توجه می دهد که رویا پس از تاویل تنها قابل انباء است نه تعلیم. پس همان طوری که حضرت آدم(ع) از خداوند حقایقی را دریافت کرد و جزو ذات او شد؛ زیرا تعلیم خداوند دادن حقایق است نه بیان حقایق و شخص تعلیم بیننده دارای چیزی می شود نه دانایی چیزی، حضرت یوسف(ع) نیز از طریق تعلیمات الهی دارایی دارد نه دانایی؛ از این روست که او نیز تنها انباء می کند؛ چنان که حضرت آدم(ع) به فرشتگان انباء کرد نه تعلیم.(بقره، آیات 31 تا 33) پس فرشتگان دارا به علومی نشدند که حضرت آدم(ع) به تعلیم الهی آن را دارا شده بود؛ بلکه تنها از اخبار مهم آن آگاه شدند؛ زیرا نباء به خبر مهم گفته می شود که پیش از آن اطلاعاتی درباره آن وجود نداشته باشد. پس مانند آبی است که می جوشد و دارای نبع است. هم بند آزاد شده حضرت یوسف(ع) در ادامه نیز درباره رویا شاه می گوید: أَنَا أُنَبِّئُکُمْ بِتَأْوِیلِهِ فَأَرْسِلُونِ؛ من شما را از تاویل رویای شاه انباء می کنم به شرطی که مرا به رسالت بفرستید تا از تاویل کننده آن به دست آورم.(یوسف، آیه 45) حضرت یوسف(ع) نیز در جایی دیگر از تاویل رویا سخن آورده و می فرماید: وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا؛ پدر و مادرش را به تخت برنشانید و [همه آنان] پیش او به سجده درافتادند و [یوسف] گفت اى پدر این است تعبیر خواب پیشین من به یقین پروردگارم آن را راست گردانید.(یوسف، آیه 100) پس آن حضرت(ع) این حرکت خارجی سجده والدین و برادران را تاویل همان رویای می داند که در رویا در قالب سجده خورشید و ماه و یازده ستاره دیده بود.(یوسف، آیه 4) پس تحقق خارجی رویا نیز تاویل رویا است؛ بر این اساس می توان گفت که انبای تاویل از رویا به معنای تحقق خارجی آن است و اگر تاویل گر رویایی را تاویل برد همان تحقق قطعی و قضای آن خواهد بود(یوسف، آیه 41) چنان که تحقق خارجی نیز تاویل آن رویا است. پس قضای رویا به تاویل خارجی یا تاویل تاویل گر و انبای آن خواهد بود. بر این اساس خواب خودتان را برای هر کسی تعریف نکنید که تاویل شخص به معنای قضا و تحقق آن خواهد بود و همان برای شخص رقم خواهد خورد؛ از همین روست که حضرت یعقوب(ع) فرزند را از قصه و بیان داستانی رویا برحذر می دارد.(یوسف، آیه 5)
3. تاویل احادیث به تعلیم الهی: البته نوعی دومی از همین تاویل در آیات قرآنی بیان شده است. خداوند می فرماید:  وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ پروردگارا تو به من دولت دادى و از تاویل احادیث به من آموختى پروردگاری که فاطر  و پدیدآورنده آسمانها و زمین هستی.(یوسف، آیه 101) در این آیه سخن از تاویل احادیث است؛ زیرا رویا را بیننده آن در قالب حوادث و حادثه کلامی بر زبان می آورد. گویی او تصویری را که دیده با کلمات نقش می زند. پس تاویل گر رویای دیده شده را بر اساس تصویری که در قالب زبانی ارایه می شود، تاویل می برد. به سخن دیگر، بیننده رویا با کلمات خودش حادثه را می سازد و تاویل گر آن نمادهای ساخته شده را تاویل می برد. اگر تاویل گر خود رویابین باشد نیازی به احادیث ندارد و همان تصاویر رویا را تاویل می برد؛ اما در این جا چون تاویل گر و رویا بین دو نفر هستند؛ رویا بین ، تصویر دیده شده در رویا را با کلمات نقش می زند و تاویل گر این کلمات و احادیث را تاویل می برد. پس هر رویابینی با کلمات و انتخاب واژگان تعبیر می کند و تاویل گر آن تعبیر را به تاویل برده و این گونه حکم قطعی و قضای آن خواب را انباء می کند. البته تاویل الاحادیث از علوم تعلیمی الهی است؛ زیرا کسی که بتواند سخن رویابین را به نماد و از نماد به شهود حقیقت برساند باید خود اهل شهود باشد و در دام کلمات نباشد. تعلیم تاویل رویا، یک دانش حضوری و شهودی است و شخص تاویلگر رویا اهل شهود به علمی است که به جعل خداوندی جزو دارایی او شده است نه دانایی او. خدا در قرآن خود از تعلیم تاویل الاحادیث به حضرت یوسف(ع) این گونه سخن و آن را تایید کرده است: وَکَذَلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ؛ و این چنین پروردگارت تو را برگزیده و اجتباء کرده و بخشی از تاویل الاحادیث را به تو تعلیم داده است.(یوسف، آیه 6) پس حضرت یوسف(ع) دارنده کامل تاویل الاحادیث نیست، بلکه تنها از بخشی از این علم لدنی و شهودی بهره مند است.
4. تصدیق رویا: صدق به معنای راستی و تصدیق در قبال تکذیب به معنای استناد صدق و راستی به چیزی یا کسی است. پس اگر امری در خارج تحقق یابد و مطابقتی میان سخن و واقع رخ دهد؛ چنین چیزی نیز تصدیق آن سخن خواهد بود. در داستان حضرت ابراهیم(ع) سخن از تصدیق رویا است. آن حضرت(ع) پس از آن که رویای ذبح را در خارج می خواهد انجام دهد و هر چه دیده را در خارج بازسازی کند و در حقیقت تاویل را در خارج نه در کلام و نمادها داشته باشد، خداوند از این عمل حضرت (ع) به عنوان تصدیق رویا یاد کرده و فرموده است: قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا؛ به تحقیق رویا را تصدیق کردی.(صافات، آیه 105) زیرا آن حضرت (ع) می دانست که وحی الهی در اشکال گوناگون اتفاق می افتد که رویای پیامبران از جمله طرق وحی الهی است. از این روست که رویای خود را عین حکم الهی دانسته و رویای خود را صادق دانسته و برای مقام تصدیق بر آمده و آن را تکذیب نکرده و دروغ ندانسته بلکه آن را راست دانسته و به مفاد آن عمل کرد. از این روست که خداوند این عمل حضرت(ع) را تصدیق رویایی دانسته که خود وحی الهی است. پس اگر ایشان بر اساس مفاد رویا عمل نمی کرد، گویی مانند کسی باشد که وحی را بشنود و آن را دروغ دانسته و تکذیب کند. پس در این صورت فرقی میان کافری که وحی را تکذیب کرده و آن را دروغ می شمارد با حضرت ابراهیم(ع) که وحی در خواب را دروغ شمرده و تکذیب کرده نمی بود. آن حضرت(ع) با عمل به مفاد رویا افزون بر این که وحی را صادق دانسته بلکه آن را در عمل تصدیق کرده و آن را تکذیب نکرده است.
با توجه به آن چه گفته شد معلوم شد که میان تعبیر و تاویل و تصدیق رویا تفاوت و فرق هایی است که باید به آن توجه داشت.